بروزرسانی شده در 30ام دی , 1402
در این آموزش رایگان زبان انگلیسی میخواهیم معنی stand و جمله با stand و گذشته stand در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزشهای”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.
گذشته stand در انگلیسی:
سه حالت فعل stand که گذشته و حالت سوم فعل stand میشه stood که شبیه بهم هست یادشون بگیرید و در جدول زیر کامل توضیح دادم.
حال stand | Ingدار stand | گذشته stand | P.P stand |
stand | standing | stood | stood |
فریزال وربهای stand و جمله با stand در انگلیسی
معنی Stand for و جمله با Stand for
Stand for
to represent; to be a symbol for or sign of
معنی Stand for به فارسی نشان دادن؛ نماد یا نشانه بودن (بیشتر برای نشان دادن اختصار کلمات هست)
LOL stands for “laugh out loud.”
LOL مخفف “بلند بلند بخند” است.
YOLO stands for “You only live once.”
YOLO مخفف “شما فقط یک بار زندگی می کنید” است.
The color red stands for love and passion.
رنگ قرمز نشان دهنده عشق و اشتیاق است.
معنی Stand up و جمله با Stand up
Stand up
similar to “to get up”; to rise from a bed or a chair and be on your feet
معنی Stand up به فارسی مشابه “برخاستن”؛ از روی تخت یا صندلی بلند شوی و روی پاهایت باشی.
Stop sitting there! Stand up and walk with me.
دیگر آنجا ننشین! بایست و با من قدم بزن.
He started to stand up as he spoke.
در حالی که صحبت می کرد شروع به بلند شدن کرد.
Stand up when I call your name.
وقتی اسمت را صدا می زنم بلند شو.
معنی Stand out و جمله با Stand out
Stand out
to look different from the crowd; to appear more special than other people
معنی Stand out به فارسی متفاوت به نظر رسیدن از جمعیت؛ خاص تر از افراد دیگر ظاهر شدن.
His red hair makes him stand out from the crowd.
موهای قرمزش او را از بین جمعیت متمایز می کند.
Don’t try to stand out in a bad way.
سعی نکنید به طرز بدی متمایز شوید.
She always stands out because she’s so pretty.
او همیشه متمایز است زیرا بسیار زیباست.
معنی Stand down و جمله با Stand down
Stand down
to leave your job or position; to let someone else take your place
معنی Stand down به فارسی ترک شغل یا موقعیت خود؛ اجازه دهید شخص دیگری جای شما را بگیرد.
My dad stood down as chairman after three years.
پدرم بعد از سه سال از سمت ریاست کنار رفت.
I know he’s going to stand down. It’s time he took a rest.
من می دانم که او قرار است کناره گیری کند. وقت آن است که استراحت کند.
He was forced to stand down.
او مجبور به کنارهگیری شد.
معنی Stand by و جمله با Stand by
Stand by
to be ready to do something; to not prevent something bad from happening when you should
آماده بودن برای انجام کاری؛ تا زمانی که باید از وقوع یک اتفاق بد جلوگیری نکنید
I’ll be standing by in five minutes.
من پنج دقیقه دیگر آمادهام.
Let’s do something to stop our bankruptcy. Don’t just stand by.
بیایید کاری کنیم که جلوی ورشکستگی ما گرفته شود. فقط کنار نمانید (هیچکاری نکردن)
How can you stand by while your dad is struggling with his cancer?
چگونه می توانید در حالی که پدرتان با سرطان خود دست و پنجه نرم می کند کنار بایستید؟ (هیچ کاری نکنید)
معنی Stand back و جمله با Stand back
Stand back
to move backward
معنی Stand back به فارسی حرکت به عقب است.
Stand back from the fight if you don’t want to get hurt.
اگر نمیخواهید صدمه ببینید، از مبارزه کنار بکشید.
Please stand back. I’ll show it on the screen.
لطفا عقب بایستید من آن را روی صفحه نمایش می دهم.
Stand back from that man. He’s dangerous.
از آن مرد عقب بکش او خطرناک است.
معنی Stand up for و جمله با Stand up for
Stand up for
to defend someone or something that is being criticized
معنی Stand up for به فارسی دفاع از کسی یا چیزی که مورد انتقاد قرار می گیرد.
Don’t just be quiet. Stand up for your rights.
فقط ساکت نباش از حقوق خود دفاع کن!
Stand up for yourself, now or never.
از خودت دفاع کن، حالا یا هرگز.
No one stood up for her except her old boss.
هیچ کس به جز رئیس قدیمیاش از او دفاع نکرد.
معنی Stand over و جمله با Stand over
Stand over
to stand near someone and watch them
معنی Stand over به فارسی نزدیک کسی بایستی و او را تماشا کنی.
I don’t like him standing over me all the time.
دوست ندارم همیشه بالای سرم بایستد.
My boss always stands over me while I’m working.
رئیس من همیشه در حالی که کار می کنم بالای سرم می ایستد.
Please stand over the window and let me know if any guests are coming.
لطفاً دم پنجره بایستید و اگر مهمانی آمد به من اطلاع دهید.
معنی Stand in و جمله با Stand in
Stand in
to do the job that someone does; to replace someone
معنی Stand in به فارسی انجام کاری که کسی انجام می دهد؛ جایگزین کردن کسی
Don’t worry, I’ll stand in for you. Enjoy your trip.
نگران نباش من به جای تو می ایستم کارهای تو رو من میرسم). از سفرت لذت ببر.
Can you please ask Tim to stand in for me while I’m away?
آیا میتوانید لطفاً از تیم بخواهید تا زمانی که من نیستم به جای من بایستد؟
Mike prepared the lessons so that he could stand in for Josh in case he was late again.
مایک درس ها را آماده کرد تا در صورت تاخیر دوباره به جای جاش باشد.
معنی Stand against و جمله با Stand against
Stand against
to oppose someone or something
معنی Stand against به فارسی مخالفت کردن با کسی یا چیزی
They’ve been standing against the government for years.
آنها سال ها در مقابل دولت ایستاده اند.
You may lose your job if you stand against him.
اگر در مقابل او بایستید (مخالف بودن) ممکن است شغل خود را از دست بدهید.
He dared to stand against his opponent in the meeting.
او جرات کرد در این دیدار مقابل حریف خود بایستد.
فایل صوتی معنی stand و جمله با stand
stand (v, n): a large structure at a sports ground, usually with a sloping floor and sometimes a roof, where people either stand or sit to watch a sports event; to be in a vertical state, or to put into a vertical state, especially (of a person or animal) by making the legs straight
معنی stand به فارسی سازه ای بزرگ در یک زمین ورزشی، معمولاً با یک کف شیب دار و گاهی اوقات سقف، که در آن افراد برای تماشای یک رویداد ورزشی می ایستند یا می نشینند. قرار گرفتن در حالت عمودی، یا قرار گرفتن در حالت عمودی، به ویژه (یک شخص یا حیوان) با صاف کردن پاها و فعل و اسم است.
Use “stand” in a sentence
جمله با stand در انگلیسی و مثال:
I can’t stand the smell of cigarette smoke.
من نمی توانم بوی دود سیگار را تحمل کنم.
The train was so crowded that I had to stand all the way.
قطار آنقدر شلوغ بود که مجبور شدم تا آخر راه بایستم.
I can’t stand this hot weather.
طاقت این هوای گرم را ندارم
I can’t stand the noise outside.
من نمی توانم صدای بیرون را تحمل کنم.
I can’t stand the smell of onions
من نمی توانم بوی پیاز را تحمل کنم
I can’t stand that silly man.
من نمی توانم آن مرد احمق را تحمل کنم.
Don’t just stand there – do something!
فقط آنجا بایستید – کاری انجام دهید!
I can’t stand him anymore.
من دیگر نمی توانم او را تحمل کنم.
Everyone, please stand up.
همه لطفا بایستید
Please stand up for the national anthem.
لطفا برای سرود ملی بایستید.
پایان بندی معنی stand و جمله با stand:
امیدوارم معنی stand و جمله با stand و گذشته stand در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، خیلی خوشحالیم که در سایت راسا میتوانیم این جملههای پرکاربرد و مهم زبان انگلیسی را به شما علاقهمندان آموزش دهیم.
و دوستان عزیز برای اینکه از این به بعد از این جملهها درست استفاده کنید بهتر است که با آنها مثال بیشتری بزنید. یادتان باشد بهترین کار این است که همین الان در قسمت نظرها نظر خود و مثال خودتان را برای ما بگذارید.
و آموزشهای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، شاه کلید مکالمه، راسا فریز … هستند را مطالعه کنید و راستی اینستاگرام راسازبان را دنبال کنید.
منبع و جمعآوری: گروه آموزشی راسا
مدرس: سجاد شریفیان
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!