در این آموزش رایگان زبان انگلیسی میخواهیم معنی fry | جمله با fry در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزشهای”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.
معنی fry | جمله با fry
fry (v, n): to cook food in hot oil or fat; young, small fish
معنی fry به فارسی پختن غذا در روغن داغ یا چربی; ماهی جوان و کوچک و اسم و فعل است.
Use “fry” in a sentence
جمله با fry در انگلیسی و مثال:
I don’t like fried food.
من غذای سرخ شده دوست ندارم
I am frying fish.
ماهی سرخ می کنم
Would you like a fry in the morning?
آیا می خواهید صبحانه سرخ کنید؟
[irp]
امیدوارم معنی fry را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، پس هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمتهای بعدی هم تصاویر از آموزشهای بیشتر سایت راسا زبان هست که میتوانید از آنها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزشهای ما را ببینید..
منبع: گروه آموزشی راسا
آموزشهای دیگر ما که در زمینههای گرامر جملات پر کاربرد شاه کلید مکالمه راسا فریز عبارات رایج در انگلیسی و مکالمات روزمره را مطالعه کنید.
[irp]
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!