بروزرسانی شده در 9ام مرداد , 1402
در این مقاله جملات پرکاربرد غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی را به شما میگوییم. سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به مقالههای ”جملات پرکاربرد در زبان انگلیسی” علاقه دارند. در این مقاله قصد داریم در مورد غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی صحبت کنیم. به جملههای پرکاربرد در انگلیسی زیر توجه کنید و آنها در زبان انگلیسی روزمره خودتان استفاده کنید. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است.
مکالمه غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی
Do you like to cook?
Yes, I do. Cooking helps me feel relaxed after long hours working.
دوست داری آشپزی کنی؟
بله، دوست دارم. آشپزی به من کمک می کند بعد از ساعت های طولانی کار احساس آرامش کنم.
Is there any kind of food you don’t like?
I don’t really like fried chicken, which is very high in fat.
آیا غذایی هست که دوست نداشته باشید؟
من مرغ سوخاری را که بسیار پرچرب است دوست ندارم.
Do you eat out or cook at home?
I usually cook at home, sometimes when I’m busy, I go out to eat.
آیا بیرون غذا می خورید یا در خانه آشپزی می کنید؟
من معمولا در خانه آشپزی می کنم، گاهی اوقات که سرم شلوغ است، برای غذا خوردن بیرون می روم.
How often do you cook?
Just when I have free time, my mom is often responsible for preparing meals. She’s the best cook ever.
هرچند وقت یبار آشپزی میکنی؟
درست زمانی که وقت آزاد دارم، مادرم اغلب مسئول تهیه غذا است. او بهترین آشپز تاریخ است.
What’s your favorite food?
I’m addicted to sushi. I can eat sushi every day.
غذای مورد علاقه شما چیست؟
من به سوشی معتاد هستم. من می توانم هر روز سوشی بخورم.
Is it Western or Asian cuisine?
It’s Asian cuisine. Sushi is derived from Japan.
غذاهای غربی است یا آسیایی؟
این غذای آسیایی است. سوشی از ژاپن گرفته شده است.
مکالمه غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی
Is it easy to make your favorite food?
Yes, I guess. The recipe is quite simple.
آیا درست کردن غذای مورد علاقه تان آسان است؟
بله حدس می زنم. دستور غذا کاملا ساده است.
What ingredients do you need to make that food?
I would need rice, eggs, meat, seafood, and vegetables.
برای درست کردن آن غذا به چه موادی نیاز دارید؟
من به برنج، تخم مرغ، گوشت، غذاهای دریایی و سبزیجات نیاز دارم.
What do you think about fast food?
I don’t really like fast food. It’s not healthy at all.
نظر شما در مورد فست فود چیست؟
من واقعاً فست فود را دوست ندارم. اصلا سالم نیست
Would you say that you have a healthy diet?
Yes, I would. I prefer eating vitamins, protein, and less fat.
آیا می گویید که یک رژیم غذایی سالم دارید؟
بله. من ترجیح می دهم ویتامین، پروتئین و چربی کمتر بخورم.
Food & meals
غذا و وعدههای غذا در انگلیسی
I like Italian food.
من غذای ایتالیایی را دوست دارم.
We normally eat two meals a day
معمولا روزی دو وعده غذا می خوریم.
Your chicken dish was absolutely delicious.
خوراک مرغتان فوقالعاده لذیذ بود.
توضیح: food به معنای غذا (بهطور کلی)، meal به معنای وعده غذا و dish به معنای خوراک هست.
I usually have a big breakfast.
معمولا صبحانه مفصلی میخورم.
Let’s go to the new hamburger place for lunch.
بیا برای نهار به همبرگر فروشی جدید برویم.
It’s time for dinner.
وقت شام است.
We usually have brunch on Fridays.
منظور از brunch وعده غذایی است که (معمولا روزهای تعطیل) بین صبحانه و ناهار و بهجای هر دو خورده میشود. این کلمه از ترکیب دو کلمه lunch, breakfast ساختهشده است.
It’s 7.00. It’s time for supper.
منظور غذای مختصری است که اوایل شب خورده میشود.
I’m starving. Let’s have a snack. / Let’s have a bite.
خیلی گرسنهام. غذای مختصری بخوریم. (منظور غذای مختصری است که بین دو وعده غذا خورده میشود.)
غذاها | گوشتها | پختن در انگلیسی
My kids eat lots of junk food.
بچههایم خیلی هله هولِ میخورند. (بستنی، پفک، لواشک، شکلات و غیره)
The appetizers/ starters are tomato soup and coleslaw.
پیشغذا سوپ گوجهفرنگی و سالاد کلم است.
What would you like for the main course?
برای غذای اصلی چه میل دارید؟ (در رستوران)
What’s for dessert?
برای دسر چه دارید / داریم؟
Iranian food is fatty and filling
غذای ایرانی چرب و پرحجم است.
The food you eat is heavy and greasy.
غذایی که شما میخورید سنگین و چرب است.
Italian food is starchy.
غذای ایتالیایی پر نشاسته است.
When I was in Japan, I ate lots of seafood.
وقتیکه در ژاپن بودم، غذای دریایی فراوانی خوردم.
Types of food
انواع غذاها در انگلیسی
Iranians eat too much rice.
ایرانیها خیلی برنج میخورند.
My favorite food is steak with mushrooms.
غذای دلخواه من استیک با قارچ است.
How about eating barbecue/ barbecued chicken/ grilled chicken?
چطور است جوجه کباب شده (جوجه ای که درسته روی آتش کباب شود) بخوریم؟
I prefer fried chicken
من مرغ (جوجه) سرخ شده (سوخاری) را ترجیح میدهم
We had meat balls and mashed potato.
meat balls گوشت چرخ کردهای است که به صورت کوفتههای کوچک در آمده و mashed potato سیب زمینی له شده است.
I can cook spaghetti.
میتوانم اسپاگتی درست کنم.
Do you like pizza?
پیتزا دوست داری؟
غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی
Do you want French fries/ French fried potatoes?
سیب زمینی سرخ شده میخواهی؟
I can make an omelet/ omelet in ten minutes.
میتوانم طی ده دقیقه املت درست کنم.
I want a hamburger and a coke
من همبرگر و نوشابه میخواهم.
Italians use a lot of pasta in their dishes.
ایتالیاییها در غذاهایشان پاستا (خمیر ماکارونی) زیاد بهکار میبرند.
I sometimes have fried eggs for breakfast.
گاهی اوقات برای صبحانه (تخم مرغ نیمرو میخورم.
How do/ would you like your eggs?
تخم مرغهایتان چطور پخته شوند؟ (در رستوران یا هتل)
I want them scrambled.
scrambled eggs تخم مرغ نیمرویی است که هنگام پختن آنرا هم بزنند و زیر و رو کنند.
I want them sunny-side up.
منظور نیمرویی است که تخم مرغ را هنگام پختن هم نزنند و زرده آن با سفیده مخلوط نشود.
و خب، امیدوارم جملههای انواع غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند.
Types of meat
انواع گوشتها در انگلیسی
گوشتها در زبان انگلیسی متفاوت هست که در این قسمت انواع گوشت در زبان انگلیسی را باهم کار میکنیم. هر حیوانی تقریبا اسم گوشت مختص خودش را در انگلیسی دارد که باهم یادشون بگیریم.
Most Iranians eat beef and veal.
اغلب ایرانیها گوشت گاو و گوساله میخورند.
Do you like mutton?
گوشت گوسفند دوست داری؟
Yes, but I prefer lamb
بله ولی گوشت بره را ترجیح میدهم.
Muslims don’t eat pork, ham or bacon.
مسلمانان گوشت خوک نمیخورند. (هر سه کلمه به معنای گوشت خوک است و تفاوت در نحوه آماده کردن گوشت است.)
We eat fish every other day.
یک روز در میان ماهی میخوریم.
My children love chicken
بچههایم گوشت مرغ (جوجه) را خیلی دوست دارند.
Poultry
گوشت پرندگان
Venison
گوشت گوزن و آهو
Game
گوشت حیوانات وحشی
خب، امیدوارم جملههای انواع گوشت در زبان انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند.
Cooking & frying
انواع پختن و سرخ کردن
و در این قسمت از غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی جملات پرکاربرد انواع پختن و سرخ کردن در انگلیسی را به شما میگوییم.
Do you eat a lot of boiled food
غذای آبپز زیاد میخوری؟
I want a hard-boiled/ soft-boiled egg.
یک تخم مرغ آب پز (سفت) /عسلی می خواهم.
Shall I fry the fish?
ماهی را سرخ بکنم؟
It’s time to grill the meat
وقت آن هست که گوشت را کباب کنیم.
I want to roast the chicken
می خواهم مرغ (جوجه) را داخل فر بگذارم.
I sometimes cook vegetables with steam
گاهی سبزیجات را با بخار میپزم
Do you like smoked fish?
ماهی دودی دوست داری؟
No, I like pickled salmon.
نه ماهی شور دوست دارم.
I think something is burning.
فکر میکنم چیزی دارد میسوزد.
Look! The milk is boiling over.
نگاه کن! شیر دارد سر میرود
Let the butter melt.
بگذار کره آب شود.
انواع پختن و سرخ کردن در انگلیسی
Let the meat simmer for two hours.
بگذار گوشت به مدت دو ساعت آرام بجوشد.
This pan is good for poaching meat and vegetables.
این قابلمه برای آرام پختن گوشت و سبزیجات خوب است.
I seldom use a pressure cooker
به ندرت از دیگ زودپز استفاده میکنم.
I use the slow cooker when I go to work.
وقتی سر کار میروم از آرام پز استفاده میکنم.
The rice cooker is really a big help
پلو پز واقعا کمک بزرگی است.
My mother is a good cook.
دستپخت مادرم خوب است.
Do you have a cookbook?
کتاب آشپزی داری؟
I have the recipe for this dish.
دستور طبخ این غذا را دارم.
و امیدوارم جملههای انواع پختن و سرخ کردن را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند.
Tastes
انواع طعمها در زبان انگلیسی
The soup is very sour.
سوپ خیلی ترش است.
These French fries are very salty.
این سیب زمینیهای سرخ شده خیلی شور هستند.
The sweets in Iran are too sweet
شیرینیهای ایرانی زیادی شیرین است.
This eggplant tastes bitter
این بادنجان طعم تلخ دارد.
Iranian food is really delicious/ tasty
غذای ایرانی واقعا لذیذ است.
The chicken was tasty but the fish was tasteless.
مرغ خوشمزه بود ولی ماهی بیمزه بود.
These pickles are too strong.
این خیار شورها زیادی شور است.
Do you like hot food?
غذای تند دوست داری؟
Preparing foodstuff
آماده وسایل غذا در انگلیسی
Can you peel these potatoes please?
لطفا این سیب زمینیها را پوست بکن.
First you should chop up/ cut up/ dice the onions.
ابتدا باید پیازها را خرد کنی.
Now it’s time to grate the potatoes.
حالا وقت رنده کردن سیب زمینیها است.
Mash the potatoes with a fork
سیب زمینیها را با چنگال له کن.
Could you slice this tomato for me?
لطفا این گوجه فرنگی را برای من حلقه حلقه کن.
(slice به معنای برش دادن گوشت، نان یا سبزیجات به برش های حلقوی، مربع یا نیم دایره می باشد.)
I’m going to stone/ pit these cherries.
میخواهم هسته این گیلاسها را در بیاورم.
آماده کردن مواد غذایی غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی
Break the eggs into a bowl and beat them for five minutes.
تخم مرغها را داخل کاسهای بشکن و ده دقیقه آنها را بزن.
Cut the potatoes into small cubes.
سیب زمینیها را به شکل مکعبهای کوچک ببرید.
Grind (Am.) / Mince (Br.) the meat
گوشت را چرخ کنید.
Soak the beans overnight
لوبیاها را از شب قبل خیس کنید.
Stir the mixture every five minutes.
مخلوط را هر پنج دقیقه یک بار، هم بزنید.
Sift the flour into a bowl
آرد را از صافی رد کرده داخل کاسهای بریزید.
Wash and drain the string beans.
لوبیا سبزها را بشویید و آبکش کنید.
Dish the omelet up/ slide it out on a serving platter.
املت را درون یک دیس بکشید.
Sprinkle (the soup) with chopped parsley.
روی (سوپ) جعفری خرد شده بپاشید.
Now it’s time to flip the omelet over.
حالا وقت آن هست که املت را برگردانیم (پشت و رو کنیم.)
Dishes, utensils, crockery
انواع ظروف و وسایل غذاخوری در انگلیسی
The plates are on the top shelf.
بشقابها روی قفسه بالایی هستند.
Can you get me some salad plates?
میتوانی چند تا بشقاب سالادخوری (پیش دستی) برایم بیاوری؟
The dinner plates are in the cabinet next to the stove.
بشقابهای غذاخوری (تخت) داخل کابینت پهلوی اجاق گاز هستند.
The bowls are on the middle shelf
کاسهها روی قفسه وسطی هستند.
Do you have enough soup plates/ deep plates?
بشقاب سوپخوری (گود) به تعداد کافی داری؟
Dish the roast beef out on the meat platter, please.
و لطفا روست بیف را توی دیس (مخصوص گوشت) بکش.
Now slide the cake out on the cake server.
حالا کیک را روی دیس کیک خوری بلغزان
I usually serve the soup in a serving bowl.
من معمولا سوپ را داخل سوپخوری (ظرف گود بزرگ برای سرو کردن سوپ و آش سرو میکنم.
Please put the (soup) ladle in the soup tureen.
لطفا ملاقه (سوپ) را داخل سوپخوری بگذار.
Put on the lid of the saucepan, please.
لطفا در قابلمه (کوچک) را بگذار.
Put this pan on the heat please.
لطفا این قابلمه (بزرگ) را روی شعله بگذار.
We don’t have enough soup-spoons.
قاشق سوپخوری به تعداد کافی نداریم. (منظور قاشقی است که از قاشق غذا خوری کوچکتر و گردتر است.)
Do you have any extra dessert spoons/ teaspoons?
قاشق مرباخوری | چایخوری اضافی داری؟
انواع ظروف و وسایل غذاخوری در زبان انگلیسی
Can you lend me some tablespoons?
میتوانی چند تا قاشق غذاخوری به من قرض بدهی؟
We need some more forks, especially salad forks.
تعداد بیشتری چنگال لازم داریم، مخصوصا چنگال سالاد خوری.
We’re low on steak knives and butter knives.
کارد استیک بری و کارد کره خوری کم داریم.
Have you seen the bread-knife anywhere?
کارد نان بری را جایی دیدهای؟
I usually use this skimmer to skim liquids.
معمولا از این کفگیر برای گرفتن کف (یا مواد شناور) مایعات استفاده میکنم. (منظور کفگیر تخت سوراخداری است که برای گرفتن کف یا دیگر مواد شناور مایعات بکار میرود.)
You’d better use a fish slice to turn the fish over.
بهتر است از این کفگیر برای برگرداندن ماهی استفاده کنی. (منظور نوعی کفگیر تخت است که سطح آن چندین شیار دارد.)
Why don’t you use this server?
چرا از این کفگیر استفاده نمیکنی؟
Server هم به معنای دیس و هم به معنای کفگیر تختی که سوراخ یا شیار ندارد بکار میرود.)
The saltshaker is behind the breadbasket.
نمکدان پشت سبد نان است.
There’s some water in the pitcher.
کمی آب داخل پارچ هست.
Is there any cream in the cream pitcher?
خامه توی ظرف خامه (ظرف چینی کوچک برای ریختن خامه) هست؟
The frying pan is on the bottom shelf.
ماهیتابه روی قفسه پایینی است.
Speaking about & offering food
صحبتها و تعارفات مربوط به غذا خوردن
I’m hungry. Let’s get something to eat
گرسنهام. بیا چیزی بخوریم.
I’m starving. Isn’t it lunch time yet?
خیلی گرسنهام. هنوز وقت ناهار نشده است؟
Do you want (some) breakfast/ lunch/ dinner?
صبحانه ناهار شام میخواهی / میخوری؟
Not now, thanks. I’m full.
حالا نه، مرسی. سیرم.
I sometimes have breakfast at work
گاهی صبحانهام را سر کار میخورم.
I don’t usually eat dinner.
معمولا شام نمیخورم.
Good for you. I can’t go without dinner.
خوش به حالت. من نمیتوانم بدون شام سر کنم / شام نخورم.
I’m getting fat. I think I should skip dinner.
دارم چاق میشوم. فکر می کنم باید شام نخورم.
I’d better stop eating. I’m watching my weight.
بهتر است دست از خوردن بکشم. مواظب وزنم هستم.
Speaking about & offering food
It’s 8. 30. What’s for dinner?
ساعت ۸ / ۳۰ است. شام چه داریم؟
Come on everybody! It’s time for lunch.
همگی زود باشید! وقت ناهار است.
Why don’t you have another sandwich?
چرا یک ساندویچ دیگر نمیخوری؟/ یک ساندویچ دیگر بخور.
No, thanks. I’m supposed to be on a diet.
نه متشکرم. قرار است رژیم داشته باشم.
Would you like some more fish?
کمی دیگر ماهی میل دارید؟
No, thanks. It’s really delicious, but I’ve had enough.
نه متشکرم. واقعا خوشمزه است ولی من جا ندارم / بقدر کافی خوردهام.
You’re going to have some ice cream, aren’t you?
بستنی که میخوری؟
Well, I’ll join you if you’re having some.
خوب، اگر شما میخورید من هم میخورم.
No, thanks. I just can’t eat anymore.
نه متشکرم. دیگر جا ندارم.
جمعبندی غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی:
و حالا امیدوارم جملات غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در زمینه انگلیسی به شما کمک میکند و مقالههای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، جملات پرکاربرد، راسا فریز … هستند را مطالعه کنید.
ما را در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید، اینستاگرام راسا زبان پر از آموزشهای متنوع است.
منبع و جمعآوری: گروه آموزشی راسا
کتاب منبع: شاه کلید مکالمه زبان انگلیسی
تمرین برای دوستان عزیز!
برای تمرین شما دوست عزیز جملات زیر رو به انگلیسی کامنت کنید تا خوب یاد بگیرید!
۱.کمی آب داخل پارچ هست.
۲.گاهی سبزیجات را با بخار میپزم
۳.غذای ایتالیایی پر نشاسته است.
۳.گوشت گوسفند دوست داری؟
جملات روزمره و پرکاربرد انگلیسی
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
1 دیدگاه برای “غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی ”
یکی از بهترین و جامعترین پستهای راسا زبان بود، عالی عالی استاد جان ممنون از زحمات شما. 😍👍❤️❤️