معنی village | جمله با village

در این آموزش رایگان زبان انگلیسی می‌خواهیم معنی village | جمله با village در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقه‌مندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزش‌های”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.

معنی village | جمله با village

village (n): a group of houses and other buildings that is smaller than a town, usually in the countryside

معنی village به فارسی مجموعه ای از خانه ها و ساختمان های دیگر که کوچکتر از شهر است، معمولاً در حومه شهر و اسم است.

Use “village” in a sentence

جمله با village در انگلیسی و مثال:

 He was the chief of the village.

  او رئیس روستا بود.

 The village is connected with our town by a bridge.

  روستا با یک پل به شهر ما متصل می شود.

 There are many cottages in this village.

  در این روستا کلبه های زیادی وجود دارد.

 She was born in a remote village in Vietnam.

  او در روستایی دورافتاده در ویتنام به دنیا آمد.

 The road to the village is very rough.

  راه روستا بسیار ناهموار است.

 I was born in a small village.

  من در یک روستای کوچک به دنیا آمدم.

 Finally, we arrived at the village.

  بالاخره به روستا رسیدیم.

امیدوارم معنی village را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک می‌کند، پس هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در صفحه‌های مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمت‌های بعدی هم تصاویر از آموزش‌های بیشتر سایت راسا زبان هست که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزش‌های ما را ببینید..

سه هزار کلمات پرکابرد انگلیسی