بروزرسانی شده در 30ام دی , 1402
در این آموزش رایگان زبان انگلیسی گذشته get | جمله با get | معنی get در انگلیسی را به شما میگوییم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزشهای ”راسا فریز” علاقه دارند و در این مقاله قصد داریم در مورد جمله با get | معنی get | فریزال ورب get در انگلیسی صحبت کنیم، پس به مثالهای هر فریز پرکاربرد زیر توجه کنید و آنها در یادگیری زبان انگلیسی روزمره خودتان استفاده کنید. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است.
گذشته فعل get
و سه حالت فعل get در انگلیسی، گذشته got و حالت سوم یا P.P در انگلیسی Gotten هست که در جدول زیر توضیح دادم.
حال get | Ingدار get | گذشته get | P.P get |
get | getting | got | gotten |
get (v): to obtain, buy, or earn something
معنی get به فارسی به دست آوردن، خریدن یا به دست آوردن چیزی
معنی get و جمله با get در انگلیسی
Use “get” in a sentence
جمله با get در انگلیسی و مثال:
It took me three weeks to get over the flu.
سه هفته طول کشید تا آنفولانزا را از بین ببرم.
It takes an hour to get to the station on foot.
پیاده یک ساعت طول می کشد تا به ایستگاه برسید.
Where can I get my baggage?
از کجا می توانم چمدان خود را تهیه کنم؟
Do you get along with your boss?
آیا با رئیس خود کنار می آیید؟
Grab him! Don’t let him get away.
او را بگیر! اجازه ندهید که دور شود.
It’s gradually getting colder.
کم کم داره سرد میشه
On the way home I decided to stop at the store to get some groceries.
در راه خانه تصمیم گرفتم در مغازه توقف کنم تا مواد غذایی تهیه کنم.
Come on, you guys, let’s get going!
بیایید، بچه ها، بیایید ادامه دهیم!
I don’t get along with that guy.
من با اون پسر کنار نمیام
I need to get a haircut.
من باید موهامو کوتاه کنم
How did you get to know her?
چطور با او آشنا شدید؟
It took us 2 hours to get to the airport by the highway.
2 ساعت طول کشید تا از بزرگراه به فرودگاه برسیم.
جمله با Get up معنی Get up
to rise from a bed or chair. When someone who is sitting or lying down gets up, they rise to a standing position; to wake up after sleeping and get out of bed
معنی get up به فارسی بلند شدن از روی تخت یا صندلی وقتی فردی که نشسته یا دراز کشیده است بلند می شود، به حالت ایستاده برمی خیزد. بیدار شدن و از رختخواب بیرون آمدن و گذشته get up در انگلیسی got up هست.
جمله با Get up:
I always get up very early in the morning.
من همیشه صبح ها خیلی زود بیدار می شوم.
You have been sleeping for 15 hours; you need to get up now!
تو 15 ساعت خوابیده ای. باید همین الان بلند شوی
It’s hard to get up for school when the weather is so cold.
وقتی هوا خیلی سرد است بلند شدن برای مدرسه سخت است.
معنی Get over و جمله با Get over
to overcome a problem or difficulty; to recover from something bad; to start feeling happy or good again after something bad has happened to you.
معنی get over به فارسی برای غلبه بر یک مشکل یا سختی؛ بهبودی از چیزی بد؛ بعد از اینکه اتفاق بدی برای شما افتاده است دوباره احساس شادی یا خوب بودن را داشته باشید.
جمله با Get over:
Try to get over your anxiety.
سعی کنید بر اضطراب خود غلبه کنید.
She finally got over the divorce and started dating again.
او بالاخره طلاق را پشت سر گذاشت و دوباره شروع به قرار گذاشتن کرد.
It can take weeks to get over an illness like that.
ممکن است هفته ها طول بکشد تا بر چنین بیماری غلبه کنید.
معنی Get on with (someone) و جمله با Get on with (someone)
to have a good relationship with someone
معنی get on with میشه داشتن رابطه خوب با کسی
جمله با Get on
He seemed to get on well with his roommate.
به نظر می رسید با هم اتاقی اش خوب است.
She’s such an unfriendly girl. It’s hard to get on with her.
او یک دختر غیر دوستانه است. کنار آمدن با او سخت است.
It took John months to get on with his new co-worker.
جان ماهها طول کشید تا با همکار جدیدش کنار بیاید.
معنی Get rid of (someone/something) جمله با Get rid of (someone/something)
to become free from someone or something; to throw something away
معنی get rid of به فارسی میشه آزاد شدن از کسی یا چیزی؛ دور انداختن چیزی (از شر چیزی خلاص شدن).
جمله با Get rid of (someone/something)
Finally, he decided to get rid of his ex-girlfriend.
بالاخره تصمیم گرفت از شر دوست دختر سابقش خلاص شود.
How can I get rid of this terrible headache?
چگونه می توانم از شر این سردرد وحشتناک خلاص شوم؟
I need to get rid of some old clothes.
من باید از شر چند لباس کهنه خلاص شوم.
معنی Get out of (doing something) جمله با Get out of (doing something)
to avoid doing something; to escape from an unpleasant situation
معنی get out of به فارسی اجتناب از انجام کاری؛ برای فرار از یک موقعیت ناخوشایند.
جمله با Get out of (doing something)
Get out of this room. It’s burning.
از این اتاق برو بیرون(فرار کن) در حال سوختن است.
Getting out of this relationship seemed hard to me.
خروج از این رابطه برایم سخت به نظر می رسید.
She tried to get out of doing household chores.
او سعی کرد از انجام کارهای خانه اجتناب کند.
معنی Get through to (someone) جمله با Get through to (someone)
to make someone understand and believe something
معنی get through to به فارسی به کسی چیزی را بفهمانید و باور کند.
جمله با Get through to (someone)
I managed to get my messages through to him.
من موفق شدم پیام هایم را به او برسانم.
It’s a new idea. It’s not easy to get through to the managers.
این یک ایده جدید است. کار آسانی نیست که به مدیر اینو بفهمانید تا باور کند.
Nancy failed to get her action plan through to the vice principal.
نانسی نتوانست برنامه اقدام خود را به معاون مدیر بفهماند.
معنی Get away جمله با Get-away
to escape a person or a place; to go on holiday
معنی get away به فارسی میشه فرار از یک شخص یا مکان؛ رفتن به تعطیلات.
جمله با Get away
I’ve been trying to get away from the office since before 6 p.m.
من از قبل از ساعت 6 بعد از ظهر سعی کردم از دفتر فرار کنم.
Are you trying to get away from me?
سعی میکنی از من دور بشی (دستم فرار کنی)؟
I’m going to get away for a few days.
قراره چند روزی برم تعطیلات!
معنی Get together جمله با Get together
to spend time together
معنی get together به فارسی میشه گذراندن وقت با هم.
جمله با Get together
Let’s get together this weekend.
بیا این آخر هفته دور هم باشیم
We need to get together for the new project.
برای پروژه جدید باید دور هم جمع شویم.
Our family usually gets together on New Year’s Eve.
خانواده ما معمولا در شب سال نو دور هم جمع می شوند.
معنی Get back at (someone) جمله با Get back at (someone)
to do something bad to someone because they’ve done something bad to you
به کسی بدی کنی چون با تو بدی کرده است (جواب بدی رو با بدی دادن توی انگلیسی میشه)
جمله با Get back at (someone)
Tim was determined to get back at his neighbor.
تیم مصمم بود به همسایهاش بدی کند (همون انتقام گرفتن یا جواب بدی کسی رو دادن).
I’ll get back at him because he has hurt me so badly.
من حسابش رو خواهم رسید زیرا او به شدت به من صدمه زده است.
No one could prevent Sue from getting back at her stepmother for her mistreatment.
هیچکس نمیتوانست مانع بد رفتاری سو به نامادریاش شود به خاطر بدرفتاری نامادریاش.
معنی Get across | جمله با Get across
to succeed in communicating your message
موفقیت در برقراری پیام خود
جمله با Get across
It took him a while to get his message across.
مدتی طول کشید تا پیام خود را به گوش او برساند.
I found it hard to get across how much I love her.
برایم سخت بود که بفهمم چقدر دوستش دارم.
You need to practice how to get your message across in English.
شما باید تمرین کنید که چگونه پیام خود را به زبان انگلیسی منتقل کنید.
معنی Get back with جمله با Get back with
to have a sexual or romantic relationship with someone with whom you had a previous relationship
داشتن رابطه جنسی یا عاشقانه با کسی که قبلاً با او رابطه داشته اید
جمله با Get back with
Are you trying to get back with him?
آیا در تلاش برای بازگشت با او هستید؟
Don’t get back with her. She’s such an arrogant woman.
به او برنگرد او چنین زن مغروری است.
Getting back with him seemed impossible.
بازگشت با او غیرممکن به نظر می رسید.
معنی Get back to جمله با Get back to
to communicate with someone at a later time because you were busy earlier
برای اینکه بعداً با کسی ارتباط برقرار کنید زیرا قبلاً مشغول بودید
جمله با Get back to
I’ll get back to you later.
بعداً با شما تماس خواهم گرفت.
Remember to get back to him tomorrow. He’s been waiting for you the whole morning.
یادت باشه فردا باهاش تماس بگیری او تمام صبح منتظر شما بود.
I’ll get back to work soon.
به زودی سر کار برمی گردم
معنی Get behind (with something) جمله با Get behind (with something)
to fail to do something as quickly as required
شکست در انجام کاری به همان سرعتی که لازم است
We were getting behind in our work.
داشتیم از کار عقب می افتادیم.
Jenny got behind on the payments for her apartment.
جنی از پرداخت آپارتمانش عقب ماند.
She’s such a slow learner. She’s always getting behind on her work
او خیلی کند یاد می گیرد. او همیشه از کار خود عقب می ماند
معنی Get down جمله با Get down
to make someone sad or depressed
غمگین کردن یا افسرده کردن کسی
جمله با Get down
His story really got me down.
داستان او واقعاً من را ناراحت کرد.
Don’t let her know the truth. It will get her down.
اجازه نده او حقیقت را بداند او را ناراحت خواهد کرد.
When my work gets me down, I go traveling.
وقتی کارم منو دپرس میکنه، به مسافرت می روم.
معنی Get in on جمله با Get in on
to take part in something
در چیزی شرکت کردن
جمله با Get in on
He can’t wait to get in on the party tonight.
او نمی تواند صبر کند تا امشب در مهمانی شرکت کند.
It’s a pity you couldn’t get in on the New Year festival.
حیف که نتوانستید در جشنواره سال نو شرکت کنید.
Would you like to get in on our discussion tomorrow?
آیا دوست دارید فردا وارد بحث ما شوید؟
معنی Get on جمله با Get on
to get into a bus, train, taxi, or plane; to be successful in your career
سوار شدن به اتوبوس، قطار، تاکسی یا هواپیما؛ تا در حرفه خود موفق باشید
جمله با Get on
My dad got on the plane at 8 a.m.
پدرم ساعت 8 صبح سوار هواپیما شد.
Tom is getting on the bus to school.
تام در حال سوار شدن به اتوبوس به مدرسه است.
I believe that he’ll get on in the teaching field.
من معتقدم که او در زمینه تدریس موفق خواهد شد.
معنی Get off جمله با Get off
to leave a bus, train, taxi, or train; to tell someone to stop touching another one or something
ترک اتوبوس، قطار، تاکسی یا قطار؛ به کسی بگی که به کسی یا چیزی دست نزد
جمله با Get off
He got off the train and left the station quickly.
از قطار پیاده شد و به سرعت ایستگاه را ترک کرد.
Get your dirty hands off me!
دست های کثیفت را از سرم بردار!
Can you please get your shoes off my bed?
میشه لطفا کفشاتو از تختم در بیاری؟
معنی Get through جمله با Get through
to complete a task
تکمیل یک کار
جمله با Get through
How did you get through your English test?
چگونه آزمون انگلیسی خود را پشت سر گذاشتید؟
Getting through this challenge is not easy.
عبور از این چالش آسان نیست.
Can you please help me get through this assignment?
آیا می توانید به من کمک کنید تا این تکلیف را انجام دهم؟
معنی Get around جمله با Get around
to persuade someone to do what you want by doing nice things for them
متقاعد کردن کسی به انجام کاری که شما می خواهید با انجام کارهای خوب برای آنها (دم کسی رو دیدن)
جمله با Get around
We’d better get around Mom before asking her for some money.
بهتر است قبل از اینکه از مامان مقداری پول بخواهیم او رو با کارهای خوب متقاعد کنیم
He tried to get around her dad for taking her to the prom.
سعی کرد پدرش را به خاطر بردن او به مجلس جشن متقاعد کند.
It’s not easy to get around the boss.
متقاعد کردن رئیس آسان نیست.
معنی Get onto جمله با Get onto
to contact or communicate with
تماس یا ارتباط با …
جمله با Get onto
We need to get onto the lawyer
باید به سراغ وکیل برویم
He got onto the police in order to report the crime.
او برای گزارش جنایت با پلیس ارتباط برقرار کرد.
It took us a while to get onto this topic.
مدتی طول کشید تا به این موضوع بپردازیم.
تمرین جمله با get | معنی get | گذشته get در انگلیسی
برای تمرین شما دوست عزیز ، جمله زیر رو به انگلیسی کامنت کنید تا خوب یاد بگیرید.
۱. او یک دختر غیر دوستانه است. کنار آمدن با او سخت است
2.کار آسانی نیست که به مدیر اینو بفهمانید تا باور کند.
امیدوارم گذشته get | جمله با get | معنی get را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، پس هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمتهای بعدی هم تصاویر از آموزشهای بیشتر سایت راسا زبان هست که میتوانید از آنها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزشهای ما را ببینید.
منبع: گروه آموزشی راسا
آموزشهای دیگر ما که در زمینههای گرامر جملات پر کاربرد شاه کلید مکالمه راسا فریز عبارات رایج در انگلیسی و مکالمات روزمره را مطالعه کنید.
تمام افعال بیقاعده در انگلیسی
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
1 دیدگاه برای “گذشته get | جمله با get | معنی get ”
استاد بی نظیر بود واقعا عالی 🙏🏻👍