بروزرسانی شده در 30ام دی , 1402
در این آموزش میخواهیم معنی cut | جمله با cut و گذشته cut در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزشهای”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.
معنی cut | جمله با cut و گذشته cut
cut (v, n): to break the surface of something, or to divide or make something smaller, using a sharp tool, especially a knife; an injury made when the skin is cut with something sharp
معنی cut به فارسی شکستن سطح چیزی یا تقسیم یا کوچکتر کردن چیزی با استفاده از ابزار تیز مخصوصاً چاقو. آسیبی که هنگام بریدن پوست با چیزی تیز ایجاد می شود و اسم و فعل است.
گذشته فعل cut
گذشته فعل cut و سه حالت فعل cut:
حال cut | Ingدار cut | گذشته cut | P.P cut |
cut | cutting | cut | cut |
Use “cut” in a sentence
جمله با cut در انگلیسی و مثال:
How do you want your hair cut?
چگونه می خواهید موهای خود را کوتاه کنید؟
I need a sharp knife to cut them out.
برای بریدن آنها به یک چاقوی تیز نیاز دارم.
She cut the sandwiches into triangles.
ساندویچ ها را به صورت مثلث برش داد.
Where did you get your hair cut?
موهاتو از کجا کوتاه کردی؟
He cut the advertisement out of the newspaper.
آگهی را از روزنامه قطع کرد.
I need a pair of scissors to cut this paper.
برای بریدن این کاغذ به یک قیچی نیاز دارم.
Where did you get your hair cut?
موهاتو از کجا کوتاه کردی؟
We’re trying to cut down expenses.
ما سعی می کنیم هزینه ها را کاهش دهیم.
I need a pair of scissors to cut this paper.
برای بریدن این کاغذ به یک قیچی نیاز دارم.
They cut out all the sex scenes.
آنها تمام صحنه های جنسی را قطع کردند.
The doctor advised him to cut down on drinking.
دکتر به او توصیه کرد که نوشیدن را کاهش دهد.
فریزال وربهای cut و جمله با cut
Phrasal verb (cut)
Cut across
معنی Cut across به فارسی تاثیر مساله یا مشکلی بر گروهی ویا بر مردم
Domestic violence seems to cut across society
بهنظر میرسد خشونت داخلی بر روی جامعه تاثیر میگذارد
Cut away
معنی Cut away به فارسی بُریدن قسمتی از چیزی که ضروری و لازم نیست
Cut away all the dead wood
کُل چوب استفاده شده را بِبُر
Cut back on
معنی Cut back on به فارسی کم کردن مقدار مصرف چیزی است.
Try to cut back on foods containing wheat
سعی کنید غذاهای شامل گندم را کم مصرف کنید
Cut down
معنی Cut down به فارسی کاهش در مقدار چیزی است.
Installing double-glazing will cut down the noise from traffic
نصب پنجره دوجداره صدای ترافیک را کم میکند
قسمت دوم جمله با cut و معنی cut
Phrasal verb (cut)
Cut in
معنی Cut in به فارسی وسط حرف کسی پریدن، حرف کسی را قطع کردن است.
Patrick cut in again. What shall I do?
پاتریک دوباره پرید وسط حرف. من باید چیکار کنم؟
Cut in on
معنی Cut in on به فارسی حرف کسی را قطع کردن است.
Sorry to cut in on you, but I don’t understand
معذرت میخوام حرفت را قطع میکنم، ولی من متوجه نمیشم
Cut off
معنی Cut off قطع شدن، جدا شدن چیزی از جایی است.
One of his fingers was cut off in the accident
یکی از انگشتان او در تصادف قطع شده
Cut off
معنی Cut off قطع شدن آب، برق، گاز است.
The gas had been cut off
گاز قطع شده بود
قسمت دوم معنی cut و جمله با cut
Phrasal verb (cut)
Cut off
معنی Cut off وسط حرف کسی پریدن، قطع کردن حرف کسی است.
Emma cut him off in mid-sentence
اِما صحبت او را در وسط جمله قطع کرد
Cut out
معنی Cut out حذف کردن یا برداشتن چیزی است.
The cancerous cells had to be cut out
سلولهای سرطانی باید برداشته میشدند
Cut out
معنی Cut out حذف کاری یا چیزی از رژیم غذایی است.
Pregnant women must cut out alcohol
خانومهای باردار باید الکل را از رژیم غذایی حذف کنند
Cut out
پیشگیری از رسیدن نور، صدا یا چیزی به جایی
Sunglasses cut out harmful UV rays from the sun
عینک آفتابی جلوی رسیدن اشعه مضر UV خورشید را میگیرد
قسمت سوم معنی cut و جمله با cut
Phrasal verb (cut)
Cut up
معنی Cut up خرد کردن، تکهتکه کردن چیزی.
Could you cut the pizza up, please
میشه پیتزا را تکهتکه کنی لطفا
Cut up
معنی بعدی Cut up ویراژ دادن جلو وسیله نقلیه دیگر.
Some idiot cut me up on the motorway
یکسری احمق جلوی من توی مسیر موتور رو ویراژ دادند
Cut class
معنی Cut class عمدا غیبت کردن در کلاس است.
Cut sb dead
عمدا خود را به ندیدن زدن
قسمت چهارم معنی cut و جمله با cut
Phrasal verb (cut)
Cut sb to the bone
به کسی زخم زبون زدن
Cut your own throat
رفتاری که به خودت لطمه بزنی
It cuts both ways
چیزی که هم اثر منفی و هم مثبت داشته باشد
Cut your coat according to your cloth
پا را اندازه گلیم دراز کردن(در مورد مسائل مالی)
To cut a long story short
سر اصل مطلب رفتن
Cut sb down to size
حد کسی را مشخص کردن
Cut off your nose to spite your face
از سر عصبانیت کاری که به ضرر خود بودن را انجام دادن
امیدوارم معنی cut | جمله با cut و گذشته cut را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، پس هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمتهای بعدی هم تصاویر از آموزشهای بیشتر سایت راسا زبان هست که میتوانید از آنها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزشهای ما را ببینید..
منبع: گروه آموزشی راسا آموزشهای دیگر ما که در زمینههای گرامر جملات پر کاربرد شاه کلید مکالمه راسا فریز عبارات رایج در انگلیسی و مکالمات روزمره را مطالعه کنید.
[irp]
تمام افعال بیقاعده در انگلیسی
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!