در این آموزش رایگان زبان انگلیسی میخواهیم معنی officer | جمله با officer در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزشهای”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.
معنی officer | جمله با officer
officer (n): a person in the armed forces who has a position of authority
معنی officer به فارسی فردی در نیروهای مسلح که دارای مقام و مقامی است و اسم است.
Use “officer” in a sentence
جمله با officer در انگلیسی و مثال:
Customs officers have the right to check all luggage.
ماموران گمرک حق دارند تمام چمدان ها را بررسی کنند.
He’s an officer in the Navy.
او یک افسر در نیروی دریایی است.
He is an army officer.
او یک افسر ارتش است.
My father is a police officer.
پدر من افسر پلیس است.
امیدوارم معنی officer را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، پس هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمتهای بعدی هم تصاویر از آموزشهای بیشتر سایت راسا زبان هست که میتوانید از آنها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزشهای ما را ببینید..
منبع: گروه آموزشی راسا
آموزشهای دیگر ما که در زمینههای گرامر جملات پر کاربرد شاه کلید مکالمه راسا فریز عبارات رایج در انگلیسی و مکالمات روزمره را مطالعه کنید.
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!