معنی egg | جمله با egg

در این آموزش رایگان زبان انگلیسی می‌خواهیم معنی egg | جمله با egg در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقه‌مندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزش‌های”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.

معنی egg | جمله با egg

egg (n): the oval object with a hard shell that is produced by female birds, especially chickens, and eaten as food

معنی egg به فارسی جسم بیضی شکل با پوسته سفت که توسط پرندگان ماده به ویژه مرغ تولید می شود و به عنوان غذا مصرف می شود و اسم است.

Use “egg” in a sentence

جمله با egg در انگلیسی و مثال:

 Eggs go bad quickly in the summer.

  تخم مرغ ها در تابستان به سرعت خراب می شوند.

 “Don’t put all your eggs in one basket.”

  “همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید.”

 How do you like your eggs done – boiled or fried?

  دوست دارید تخم‌مرغ‌هایتان چگونه پخته شوند – آب‌پز یا سرخ‌شده؟

 I bought eggs and milk from a farmer.

  من از یک کشاورز تخم مرغ و شیر خریدم.

معنی egg | جمله با egg

 Mix the flour with two eggs.

  آرد را با دو عدد تخم مرغ مخلوط کنید.

 This cake contains flour, milk, eggs, and sugar.

  این کیک حاوی آرد، شیر، تخم مرغ و شکر است.

 The shell of an egg is easily broken.

  پوسته تخم مرغ به راحتی شکسته می شود.

 Is there any taste in the white of an egg?

  آیا طعمی در سفیده تخم مرغ وجود دارد؟

امیدوارم معنی egg را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک می‌کند، پس هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در صفحه‌های مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمت‌های بعدی هم تصاویر از آموزش‌های بیشتر سایت راسا زبان هست که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزش‌های ما را ببینید..

سه هزار کلمات پرکابرد انگلیسی

[irp]