بروزرسانی شده در 18ام اردیبهشت , 1403
در این آموزش رایگان زبان انگلیسی میخواهیم معنی once in a blue moon در انگلیسی را یاد بگیریم، این سری آموزشها اصطلاحات کاربردی را از دست ندید و ویدئو زیر رو تماشا کنید.
معنی once in a blue moon به انگلیسی
معنی once in a blue moon به فارسی میشه سالی ماهی یکبار. بریم مثال بیشتری بزنیم:
جمله با once in a blue moon در انگلیسی:
Once in a blue moon, I get to visit my grandparents who live far away.
سالی ماهی یبار، من میتوانم پدر و مادر بزرگم را که دور هستند ببینم.
We only go out for dinner once in a blue moon; usually, we prefer to cook at home.
سالی ماهی یبار ما برای شام به بیرون میرویم؛ معمولاً ترجیح میدهیم که در خانه غذا بپزیم.
Once in a blue moon, I treat myself to a spa day to relax and unwind.
سالی ماهی یکبار، خودم را به یک روز آرامش در اسپا (ماساژ و سونا) دعوت میکنم تا استراحت کنم.
Sarah rarely checks her email, so hearing from her is like once in a blue moon.
سارا به ندرت ایمیلهایش را چک میکند، بنابراین سالی ماهی یکبار از او خبری میشه.
Seeing shooting stars is a rare occurrence, happening only once in a blue moon.
دیدن ستارههای شهاب در اتفاقات نادر است و سالی ماهی یکبار اتفاق میافتد.
تمرین این آموزش
برای تمرین شما دوست عزیز جملات زیر رو به انگلیسی کامنت کنید تا خوب یاد بگیرید!
۱. سالی ماهی یبار پیتزا میخورم!
امیدواریم که معنی این اصطلاح در انگلیسی را خوب یاد بگیرید و فراموش نکنید تمرین بالا رو حتما کامنت کنید و بهترین روش برای یادگیری اصطلاحات در انگلیسی تمرین کردن است، پس این فرصت را از دست ندید همین الان تمرین کنید و در انگلیسی حرفهای شوید.
منبع: گروه آموزشی راسا
مقالههای دیگر ما که در زمینههای گرامر،جملات پر کاربرد ، شاه کلید مکالمه، راسا فریز و … هستند را مطالعه کنید.
برای دیدن این سری ویدئو و آموزشهای تازه اینستاگرام راسا زبان را فالو کنید!
ضرب المثل و اصطلاحات در انگلیسی
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!