در این آموزش رایگان زبان انگلیسی میخواهیم معنی اصطلاح Cutting corners در فارسی را یاد بگیریم، این سری آموزشها اصطلاحات کاربردی را از دست ندید و ویدئو زیر رو تماشا کنید.
معنی اصطلاح Cutting corners
Cutting corners – Doing something poorly or cheaply.
معنی Cutting corners به فارسی میشه از سر و ته کار زدن یا ماستمالی کردن و یا کمکاری کردن و بیاین چندتا مثال بزنیم.
– You when it comes to safety.
وقتی پای امنیت وسط باشه، جا برای کمکاری کردن نیست.
– The contractor was accused of cutting corners on the building project.
پیمانکار پروژه ساختمانی متهم به کمکاری [یا: از سر و ته زدن به کار] شد
– Cutting corners on ingredients can ruin a recipe.
از سر و ته زدن مواد اولیه میتونه کل دستور غذا رو خراب کنه.
- The contractor was caught cutting corners on the building project, leading to serious safety issues.
پیمانکار در حال ساخت و ساز ساختمان، به جای رعایت استانداردها، از کیفیت کار کاسته بود که منجر به مشکلات ایمنی جدی شد.
- Cutting corners on your diet might save time, but it won’t help you reach your fitness goals.
کوتاه کردن راه در رژیم غذایی ممکن است وقت شما را صرفه کند، اما به رسیدن به اهداف تناسب اندام شما کمک نخواهد کرد.
- The team was under pressure to finish quickly, so they ended up cutting corners on the final report.
تیم تحت فشار بود تا کار را به سرعت به پایان برساند، بنابراین در گزارش نهایی از کیفیت کار کاسته شد.
تمرین آموزش: معنی اصطلاح Cutting corners
دست از کم کاری کردن بردار!
این رو کامنت کنید
آموزشهای بیشتر در اینستاگرام راسا زبان دنبال کنید!
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
2 thoughts on “معنی اصطلاح Cutting corners”
پست به شدت کاربردی و کامل
سپاس از همراهی تون