بروزرسانی شده در 30ام دی , 1402
در این آموزش رایگان زبان انگلیسی فریزال ورب work و جمله با work و معنی work در انگلیسی را به شما میگوییم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزشهای ”راسا فریز” علاقه دارند و در این مقاله قصد داریم در مورد جمله با work و معنی work در انگلیسی صحبت کنیم، پس به مثالهای هر فریز پرکاربرد زیر توجه کنید و آنها در یادگیری زبان انگلیسی روزمره خودتان استفاده کنید. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است.
جمله با work و معنی work در انگلیسی
جمله با Work on و معنی Work on
To work on someone – to try to persuade or influence someone
To work on something – to spend time working to produce or improve something
معنی Work on به فارسی روی کسی کار کردن – تلاش برای متقاعد کردن یا تحت تاثیر قرار دادن کسی
روی چیزی کار کردن – وقت گذاشتن برای تولید یا بهبود چیزی
You have two weeks to work on your project.
شما دو هفته فرصت دارید تا روی پروژه خود کار کنید.
He spent two years working on his novel.
او دو سال روی رمانش کار کرد.
I know it’s hard to work on my dad but I’ll try.
میدانم که کار کردن روی پدرم سخت است اما سعی میکنم.
جمله با Work out و معنی Work out
to exercise to keep your body in shape; to develop in a successful way; to find a solution to something
معنی work out به فارسی ورزش کردن برای حفظ فرم بدن خود. توسعه به روشی موفقیت آمیز؛ یافتن راه حل برای چیزی است.
I work out every day.
من هر روز ورزش میکنم.
My new strategies didn’t work out.
استراتژیهای جدید من جواب نداد.
We need to work out how we are going to rescue him.
ما باید بررسی کنیم (راهی رو پیدا کنیم) که چگونه او را نجات دهیم.
جمله با Work up و معنی Work up
to develop a particular feeling with some effort
معنی work up به فارسی برای ایجاد یک احساس خاص با کمی تلاش است.
She tried to work up her courage to join the beauty pageant.
او سعی کرد شجاعت خود را برای پیوستن به مسابقه زیبایی به کار گیرد.
We need to work up his enthusiasm for going on this trip
ما باید اشتیاق او را برای رفتن به این سفر افزایش دهیم.
How can I work up my energy for such a boring job?
چگونه میتوانم انرژی خود را برای چنین شغل خسته کنندهای جمع کنم؟
جمله با Work through و معنی Work through
to deal with something step by step, especially when it takes time and effort
معنی work through به فارسی برخورد گام به گام با چیزی مخصوصاً زمانی که وقت و تلاش نیاز دارد.
Don’t worry about this large pile of documents. We’ll work through it together.
نگران این انبوه اسناد نباشید. ما با هم آروم آروم از پسش بر خواهیم آمد.
The fact that I had to work through my illnesses alone was terrible.
این واقعیت که من مجبور بودم به تنهایی از پس بیماریهایم بر بیایم وحشتناک بود.
Having worked through all their problems together, they got married last summer.
آنها پس از حل تمام مشکلات خود در تابستان گذشته ازدواج کردند.
جمله با Work to و معنی Work to
to follow a plan or schedule
معنی work to به فارسی دنبال کردن یک برنامه یا برنامهزمانی است.
I am used to working to tight deadlines.
من دارم عادت میکنم که با ضرب الاجلهای فشرده کار کنم.
We need to work to the budget.
باید از روی بودجه جلو بریم.
جمله با Work off و معنی Work off
to get rid of a strong feeling by engaging in physical activity
معنی work off به فارسی برای خلاص شدن از شر یک احساس قوی با انجام فعالیت بدنی
You really need a long walk to work off your nervousness before the test.
شما واقعاً به یک پیاده روی طولانی نیاز دارید تا قبل از آزمون، عصبی بودن خود را از بین ببرید.
The psychologist helped me work off my stress.
روانشناس به من کمک کرد تا استرسم را از بین ببرم.
I usually work off my negative feelings by working out.
من معمولا احساسات منفی خود را با ورزش کردن از بین میبرم.
جمله با Work against معنی Work against
to cause disadvantages or contribute to a negative result for someone
معنی work against به فارسی ایجاد ضرر یا کمک به نتیجه منفی برای کسی است.
Her negative attitude toward marriage works against her family’s happiness.
نگرش منفی او نسبت به ازدواج برخلاف شادی خانوادهاش عمل میکند.
Your inexperience will work against you during the next job recruitment.
بیتجربگی شما در طول استخدام بعدی بر علیه شما خواهد بود.
I’ve never liked Jenny’s emotional immaturity, which will soon work against her in everything she does.
من هرگز از ناپختگی عاطفی جنی خوشم نیامد، که به زودی در هر کاری که انجام میدهد علیه او عمل میکند.
تمرین جمله با work و معنی work در انگلیسی
برای تمرین شما دوست عزیز ، جمله زیر رو به انگلیسی کامنت کنید تا خوب یاد بگیرید. ۱. این واقعیت که من مجبور بودم به تنهایی از پس بیماریهایم بر بیایم وحشتناک بود!
و امیدوارم جمله با work و معنی work در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، خیلی خوشحالیم که در سایت راسا میتوانیم این جملههای پرکاربرد و مهم زبان انگلیسی را به شما علاقهمندان آموزش دهیم.
و دوستان عزیز برای اینکه از این به بعد از این جملهها درست استفاده کنید بهتر است که با آنها مثال بیشتری بزنید. یادتان باشد بهترین کار این است که همین الان در قسمت نظرها نظر خود و مثال خودتان را برای ما بگذارید.
و آموزشهای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، شاه کلید مکالمه، راسا فریز … هستند را مطالعه کنید و راستی اینستاگرام راسازبان را دنبال کنید.
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
2 thoughts on “جمله با work و معنی work در انگلیسی”
The fact that I had to work through my illnesses alone was terrible.
خیلی و خوب و عالی هم بود. کلی نکته جدید از فریزال ورب work یاد گرفتیم. مرسی
بسیار جامع و عالی. ممنونم