بروزرسانی شده در 30ام دی , 1402
در این آموزش رایگان زبان انگلیسی جمله با come | گذشته come | فریزال ورب come در انگلیسی را به شما میگوییم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزشهای ”راسا فریز” علاقه دارند و در این مقاله قصد داریم در مورد فریزال ورب come در انگلیسی صحبت کنیم، پس به مثالهای هر فریز پرکاربرد زیر توجه کنید و آنها در یادگیری زبان انگلیسی روزمره خودتان استفاده کنید. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است.
جمله با come | گذشته come | فریزال ورب come
Do you know when she will come?
میدونی کی میاد؟
They came here as immigrants.
آنها به عنوان مهاجر به اینجا آمدند.
When will you come back?
کی برمیگردی؟
گذشته فعل come
و سه حالت فعل come و گذشته فعل come :
حال come | Ingدار come | گذشته come | P.P come |
come | coming | came | come |
هستند و اسم و فعل است
جمله با come | گذشته come | فریزال ورب come
Come up
to be mentioned or discussed; to arrive; to be ready soon; to approach someone; to stand next to someone
ذکر یا بحث شود؛ رسیدن؛ سریع آماده شدن؛ نزدیک شدن به کسی؛ کنار کسی ایستادن این معنیها رو میده.
Our issue came up in the meeting last week.
مشکل ما در جلسه هفته گذشته مطرح شد (مرد بحث قرار گرفت).
“Is dinner ready?” “Coming up!”
“آیا شام حاضر است؟” “بزودی!(یعنی تا چند لحظه دیگه)”
He came up to me and kissed me on the cheek.
او به سمت من آمد و گونهام را بوسید.
فریزال ورب Come up with | جمله با Come up with
to find a new idea; to produce something
معنی Come up with در انگلیسی برای یافتن یک ایده جدید؛ چیزی تولید کردن است.
Finally, we came up with the solution that each of us will pay half of the monthly bills.
در نهایت به این راه حل رسیدیم که هر کدام از ما نیمی از قبضهای ماهانه را پرداخت کنیم.
I’ve come up with an idea for Mom’s birthday present.
برای کادو تولد مامان ایدهای به ذهنم رسید.
How could you come up with such a large amount of money?
چطور تونستی به این حجم پول دست پیدا کنی (همون معنی تولید کردن)؟
فریزال ورب Come across (to come upon) | جمله با Come across
to find someone/something by chance
معنی Come across در انگلیسی به طور اتفاقی کسی/چیزی را پیدا کردن است.
I came across a book that I was looking for.
به کتابی برخوردم که دنبالش بودم.
He came across a recruitment ad when he was reading the newspaper this afternoon.
امروز بعدازظهر هنگام خواندن روزنامه با آگهی استخدام مواجه شد.
They came across many challenges before winning the final competition.
آنها قبل از پیروزی در رقابت نهایی با چالش های زیادی روبرو شدند.
فریزال ورب Come around | جمله با Come around
to happen again; to become conscious again
معنی Come around در انگلیسی دوباره اتفاق میافتد؛ دوباره هوشیار شدن است.
Time flies. Christmas will soon come around.
زمان زود میگذرد. کریسمس به زودی فرا میرسد.
I’ve been waiting for him to come around.
منتظر هوش اومدنش بودم.
My grandpa has finally come around after three years in a coma.
پدربزرگ من بعد از سه سال در کما بالاخره هوش آمد.
فریزال ورب Come about | جمله با Come about
to happen
و معنی Come about در انگلیسی اتفاق افتادن است.
How did the coincidence come about?
تصادف چگونه اتفاق افتاد؟
My confused feelings for him have come about since he texted another girl.
از زمانی که به دختر دیگری پیام داد، احساسات سردرگم من نسبت به او به وجود آمد.
Our break-up came about in a way that I could never imagine.
جدایی ما به گونهای اتفاق افتاد که من هرگز نمیتوانستم تصور کنم.
فریزال ورب Come along | جمله با Come along
to go somewhere with someone; to make progress
معنی Come along در انگلیسی رفتن به جایی با کسی؛ پیشرفت کردن است.
Just go ahead. I’ll come along.
فقط برو جلو من همراه خواهم آمد.
Your writing skills have come along so far.
مهارتهای نوشتاری شما تا به حال پیشرفت کرده است.
Although he joined the class quite late, he came along very well.
اگرچه او خیلی دیر به کلاس پیوست، اما خیلی خوب پیشرفت کرد.
فریزال ورب Come out | جمله با Come out
to appear; to reveal the truth
معنی Come out در انگلیسی ظاهر شدن؛ افشای حقیقت است.
The sun comes out after a dark night.
خورشید پس از یک شب تاریک بیرون میآید (ظاهر میشود).
He has decided to come out to his parents.
او تصمیم گرفت که نزد پدر و مادرش بیاید (ظاهر بشه).
Don’t worry about the scandal. The truth will come out soon.
نگران رسوایی نباشید حقیقت به زودی آشکار خواهد شد.
جمله با Come back
to go back to a place; to happen again
و معنی Come back در انگلیسی بازگشت به یک مکان؛ دوباره اتفاق افتادن.
My puppy has finally come back after three days.
توله سگ من بالاخره بعد از سه روز برگشت.
All of my old memories came back after I watched this short video.
پس از تماشای این ویدیوی کوتاه، تمام خاطرات قدیمی من دوباره زنده شد.
The next day, he came back to me and said “sorry.”
روز بعد، او به من بازگشت و گفت: “ببخشید.”
جمله با Come over
to visit someone’s house for a short time, (emotions) to affect someone strongly
معنی Come over در انگلیسی برای مدت کوتاهی از خانه کسی دیدن کردن، (احساسات) کسی را شدیداً تحت تأثیر قرار دادن.
Would you like to come over for lunch?
آیا میخواهید برای ناهار بیایید؟
Whenever I see that baby-pink dress, the feelings of missing my daughter just come over me.
هر وقت آن لباس صورتی بچه را میبینم، احساس دلتنگی برای دخترم به سراغم میآید.
Sorry, I’ve got to go. My parents just came over from England.
ببخشید من باید برم پدر و مادرم به تازگی از انگلیس اومدند.
جمله با Come through
to overcome a difficult or dangerous situation and become better; to arrive by telephone or radio or after some official procedure
و معنی Come through در انگلیسی غلبه بر یک موقعیت دشوار یا خطرناک و بهتر شدن؛ از طریق تلفن یا رادیو یا پس از انجام مراحل رسمی به دست برسد.
The city has come through after the terrible earthquake.
این شهر پس از یک زلزله مهیب بر یک موقعیت دشوار غلبه کرده است.
The message has finally come through.
بالاخره پیام رسید.
After the two-hour discussion, the contest results came through.
پس از بحث دو ساعته، نتایج مسابقه مشخص شد (به دست رسید).
جمله با Come apart
to be separated into pieces
معنی Come apart در انگلیسی تکه تکه شدن است.
Our new dryer has come apart. I’ll return it to the store.
خشک کن جدید ما از هم جدا شد. من آن را به فروشگاه برمیگردانم.
Jack’s car came apart in the car crash.
ماشین جک در تصادف ماشین از هم پاشید.
Don’t sit on that chair. It will soon come apart.
روی آن صندلی ننشین به زودی از هم میپاشد.
جمله با come before
to take higher priority than others; to be brought to a discussion or for consideration
و معنی Come before در انگلیسی نسبت به دیگران اولویت بیشتری داشتن. به بحث یا ملاحظه آوردن.
Wendy is such a selfish girl. Her needs always come before anything else.
وندی خیلی دختر خودخواه است. نیازهای او همیشه مقدم بر هر چیز دیگری است.
That case will come before the court soon.
این پرونده به زودی به دادگاه برده خواهد شد.
My dad is such a great man. His family has always come before his career.
پدر من خیلی مرد بزرگی است. خانواده او همیشه مقدم بر حرفه او بودهاند.
تمرین جمله با come | گذشته come | فریزال ورب come
برای تمرین شما دوست عزیز ، جمله زیر رو به انگلیسی کامنت کنید تا خوب یاد بگیرید. ۱. این لباس تیکه تیکه شد!
و امیدوارم جمله با come | گذشته come | فریزال ورب come در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، خیلی خوشحالیم که در سایت راسا میتوانیم این جملههای پرکاربرد و مهم زبان انگلیسی را به شما علاقهمندان آموزش دهیم.
و دوستان عزیز برای اینکه از این به بعد از این جملهها درست استفاده کنید بهتر است که با آنها مثال بیشتری بزنید. یادتان باشد بهترین کار این است که همین الان در قسمت نظرها نظر خود و مثال خودتان را برای ما بگذارید. ما در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید.
آموزشهای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، شاه کلید مکالمه، راسا فریز … هستند را مطالعه کنید.
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
8 thoughts on “جمله با come | گذشته come | فریزال ورب come”
جقدر عالی و کامل بود. این آموزشهای راسا فریز تون عالیه مرسی
بسیار جامع و عالی ممنون
👏👏👏
خییلی جامع و کامل بود،واقعا سپاسگزارم
سپاس از همراهیت سمیه عزیز
خیلی عالی بود.ممنون از آموزش خوبتون
من هر بار با دیدن و خوندن تمام اطلاعاتی که با عشق میزارید لذت میبرم و با عشق یاد میگیرم. ممنون
مرسی از همراهی ت رادین عزیز