بروزرسانی شده در 4ام فروردین , 1401
در این مقاله جملات صفات بد آدمها در انگلیسی را به شما میگوییم. سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به مقالههای ”جملات پرکاربرد در زبان انگلیسی” علاقه دارند. در این مقاله قصد داریم در مورد جملات صفات بد آدمها در انگلیسی صحبت کنیم. به جملههای پرکاربرد زیر توجه کنید و آنها در یادگیری زبان انگلیسی روزمره خودتان استفاده کنید. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است.
[irp]
جملات صفات بد آدمها در انگلیسی
Bad qualities
۱- غرور و خودخواهی
-
Pride & selfishness
Our new boss is proud and selfish. He has a high opinion of himself. He thinks he’s better than everyone else. He always brags about his education, his position, his social status, and his salary. He also pretends to be a big shot. He always says he has influential connections everywhere. He’s so arrogant that he finds fault with everyone but he never admits his own mistakes, and he’s so thickskinned that other people’s criticism has no effect on him. I’m sure one day he’ll find out that he’s all alone.
رئیس جدیدمان مغرور و خودخواه است. خیلی ازخودمتشکر است. فکر میکند از همه بهتر رئیس است. همیشه به تحصیلات، موقعیت شغلی، موقعیت اجتماعی و حقوقش پز میدهد. همچنین وانمود میکند که آدم کلهگندهای است. همیشه میگوید که در همهجا آشنایان بانفوذی دارد. آنقدر متکبر است که از همه ایراد میگیرد ولی هرگز اشتباهات خودش را قبول نمیکند و بهقدری پوست کلفت است که انتقادات دیگران هیچ تأثیری روی او ندارد. مطمئنم که روزی خواهد دید که کاملاً تنها مانده است.
۲- حسادت
-
Jealousy
One of my colleagues is very jealous. He’s always jealous of other people’s success. If one of our coworkers gets a pay raise or promotion, he turns green with envy. Then he begins to talk behind their back. If a coworker works hard, he says he’s a workaholic. If a colleague takes a few days off, he says he’s a goof-off. He’s always gossiping or spreading rumors because he can’t help being envious. He envies everybody and everything and the problem is he can’t conceal his envy. We all pity him because he doesn’t have peace of mind. He always feels angry and unhappy.
یکی از همکاران من خیلی حسود است. همیشه به موفقیت دیگران حسادت میکند. اگر یکی از همکارانمان اضافه حقوق یا ترفیع بگیرد، او از حسادت میترکد. آنگاه پشت سر او حرف میزند. اگر همکاری سختکار کند، میگوید او معتاد به کار است. اگر همکاری چند روزی مرخصی بگیرد میگوید او از زیر کار در رو است. همیشه در حال غیبت کردن یا شایعهپراکنی است زیرا قادر نیست جلوی حسادتش را بگیرد. به همهکس و همه چیز حسادت میکند و مشکل در اینجاست که نمیتواند حسادتش را پنهان کند. همه ما دلمان به حالش میسوزد زیرا آرامش ندارد. همیشه عصبانی و ناراحت است.
٣- لجبازی
-
Being stubborn
My younger brother is stubborn and argumentative. As soon as you disagree with him, he loses his temper. Then he raises his voice and begins to argue loudly. What’s worse, he never admits his mistakes e can’t take any criticism. If he disagrees with you, he only tries to prove his point. You can’t reason with him because he wouldn’t listen to reason. He’s always arguing. He even argues over trivial matters. He’s really inflexible and obstinate, but I think this is a passing phase. I’m sure he’ll come to his senses as he grows older.
برادر کوچکتر من لجباز است و همیشه جروبحث میکند. بهمحض اینکه کسی با او مخالفت کند از کوره درمیرود. سپس صدایش بالا میرود و با صدای بلند شروع به جروبحث میکند و بدتر از آن این است که هرگز اشتباهاتش را قبول نمیکند و اصلاً انتقادپذیر نیست. اگر با کسی مخالف باشد فقط سعی میکند حرف خودش را به کرسی بنشاند. نمیتوان با او حرف منطقی زد زیرا تابع منطق نیست. همیشه در حال جروبحث است. حتی سر موضوعات جزئی هم جروبحث میکند. واقعاً غیرقابلانعطاف و یکدنده است اما فکر میکنم این یک مرحله گذراست. مطمئنم با بالارفتن سنش سر عقل خواهد آمد.
۴- کنجکاوی و فضولی
-
Curiosity
One of my distant relatives is a curious person. She’s too interested in things that do not concern her. She always asks other people personal questions and she’s in the habit of interfering in people’s private lives. She would do anything to satisfy her curiosity. Sometimes her friends warn her to stop being nosy and mind her own business but she can’t help being curious. All our relatives try to stay away from her because nobody likes to socialize with a person who has a finger in every pie.
یکی از بستگان دور من آدم کنجکاوی است. بیش از حد به چیزهایی علاقهمند است که به او مربوط نمیشوند. همیشه از دیگران سؤالات شخصی میپرسد و عادت دارد در زندگی خصوصی دیگران دخالت کند. حاضر است برای ارضای کنجکاوی خود دست به هر کاری بزند. گاهی دوستانش به او اخطار میکنند که دست از فضولی بردارد و سرش به کار خودش باشد ولی نمیتواند جلوی کنجکاویاش را بگیرد. همه خویشاوندان ما سعی میکنند از او دوری کنند زیرا هیچکس دوست ندارد با کسی معاشرت کند که نخود هر آش است.
جملات صفات بد آدمها در انگلیسی
۵- تنبلی
-
Laziness
My teenage sister is lazy in the real sense of the word. We call her a couch potato because she’s lying on the sofa, watching TV all the time. If she’s not watching TV, then she’s speaking on the phone or chatting with her e-pals. She’s a real lazybones. She doesn’t do a thing at home. She never helps Mom with the housework or cooking but she always nags about the food. She’s also very messy. Her room is a real mess. She throws her books and clothes on the floor or on her bed and never picks them up. Mom and Dad often tell her to tidy up her room but she says there’s no point in doing it.
خواهر نوجوان من به معنای واقعی کلمه تنبل است. به او لقب خوره تلویزیون دادهایم زیرا در تمام مدت روی کاناپه دراز میکشد و تلویزیون تماشا میکند. اگر در حال تماشای تلویزیون نباشد یا دارد با تلفن صحبت میکند و یا دارد با دوستان اینترنتی خود گپ میزند. او یک تنبل واقعی است. در خانه کوچکترین کاری انجام نمیدهد. هرگز در کار خانه یا آشپزی به مادر کمک نمیکند اما همیشه راجع به غذا نق میزند. او نامرتب نیز هست. اتاقش واقعاً نامرتب است. کتابها و لباسهایش را روی زمین یا تختش پرت میکند و هرگز آنها را جمع نمیکند. مادر و پدر اغلب به او میگویند که اتاقش را مرتب کند ولی او میگوید این کار فایدهای ندارد.
۶- اضطراب و نگرانی
-
Nervousness
I must say that my nerves aren’t very good. I’m pretty nervy and irritable. I get nervous easily. If I have an exam or a job interview, my hands begin to tremble, and my palms sweat. Then my mind goes blank for a while. I can’t remember anything. If I’m asked a question, I become tongue-tied. When I want to answer, my voice shakes and I only stammer. When things go wrong, I get nervous and jittery. I lose my head. I can’t keep cool. Then I can’t make sensible decisions. I hope I can get over my weakness one day.
باید اعتراف کنم که اعصابم چندان قوی نیست. تا حدی عصبی و زودرنج هستم. بهآسانی عصبی میشوم. اگر امتحان یا مصاحبه شغلی داشته باشم، دستهایم شروع به لرزیدن کرده و کف دستهایم عرق میکند. سپس برای لحظاتی حافظهام از کار میافتد. نمیتوانم هیچچیز را بهخاطر آورم. اگر سؤالی از من پرسیده شود، زبانم بند میآید. موقع پاسخدادن، صدایم میلرزد و فقط میتوانم با لکنت صحبت کنم. هنگامیکه کارها خوب پیش نمیرود، عصبی و مضطرب میشوم. دستپاچه میشوم. نمیتوانم خونسردیام را حفظ کنم. آنگاه نمیتوانم معقولانه تصمیمگیری کنم. امیدوارم روزی بتوانم به این ضعف خود چیره شوم.
-
Being carefree and irresponsible
– بیخیال و بیمسئولیت بودن
A friend of mine called Bob is really carefree and irresponsible. He never worries about anything and he doesn’t take anything seriously and doesn’t like to take on any responsibility, always evades responsibility, and never plans for the future. He lives from day to day.
He thinks there’s no point in planning and believes you should live for the moment. He’s the most carefree and irresponsible person I know.
یکی از دوستان من به نام باب واقعاً بیخیال و بیمسئولیت است. هرگز نگران چیزی نمیشود و هیچچیز را جدی نمیگیرد. دوست ندارد مسئولیت قبول کند. همیشه از مسئولیت فرار میکند. هرگز برای آینده برنامهریزی نمیکند. از امروز به فردا زندگی میکند. اعتقاد دارد که برنامهریزی فایدهای ندارد و اینکه باید در لحظه زندگی کرد. او بیخیالترین و بیمسئولیتترین شخصی است که میشناسم.
[irp]
خب، امیدوارم جملات صفات بد آدمها در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، خیلی خوشحالیم که در سایت راسا میتوانیم این جملههای پرکاربرد و مهم زبان انگلیسی را به شما علاقهمندان آموزش دهیم.
دوستان عزیز برای اینکه از این به بعد از این جملهها درست استفاده کنید بهتر است که با آنها مثال بیشتری بزنید. بهترین کار این است که همین الان در قسمت نظرها نظر خود و مثال خودتان را برای ما بگذارید.
اگر این مقاله در جهت یادگیری زبان انگلیسی شما مفید بوده است، آن را با ذکر منبع در صفحههای مجازی خودتان به اشتراک بگذارید.
مقالههای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، شاه کلید مکالمه، راسا فریز … هستند را مطالعه کنید.
دوستان راسا زبان:
با جملات صفات بد آدمها در انگلیسی برای ما مثال بزنید و اگر هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما بپرسید. ما را در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید. اینستاگرام راسا زبان را در بالای همین صفحه سمت چپ کلیک کنید.
منبع و جمعآوری: گروه آموزشی راسا
کتاب منبع: جملات کلیدی پشرفته زبان انگلیسی
شاه کلید مکالمه زبان انگلیسی را در دست بگیر!
بیش از ۶۰۰ عبارت آماده که میتوانید با هر کدام آنها هزاران جمله بسازید!
همین الان کلیک کنید و دانلود کنیدسمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
2 دیدگاه برای “جملات صفات بد آدمها در انگلیسی ”
چقدر کلمات و اصطلاحات جدید داشت برام. عالی بود یعنی
سپاس از همراهی تون