بروزرسانی شده در 2ام اسفند , 1402
در این مقاله جملات بیماری و درد در زبان انگلیسی را به شما میگوییم. سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به مقالههای ”جملات پرکاربرد در زبان انگلیسی” علاقه دارند. در این مقاله قصد داریم در مورد بیماری و درد در زبان انگلیسی صحبت کنیم. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است
متن انگلیسی درباره بیماری با ترجمه
Title: Disease: An Eternal Enemy
Introduction:
Disease has long plagued humanity, inflicting suffering and hardship. From simple and transient illnesses like the common cold to complex and debilitating diseases like cancer, all affect human life.
Body:
Diseases can have various causes. Some diseases, such as colds and flu, are caused by viruses and bacteria. Others, such as cardiovascular disease and diabetes, are rooted in genetics and lifestyle. Additionally, some diseases, like cancer, have unknown causes.
Diseases can manifest with various symptoms and signs. Common symptoms include fever, cough, pain, fatigue, and apathy. In some cases, diseases are asymptomatic and are detected by chance during medical examinations.
Diagnosis:
Diagnosis is the first step in treating a disease. Various methods exist for diagnosing diseases. These include physical examinations, blood tests, imaging, and genetic testing.
Treatment:
Treatment for diseases depends on their type and severity. Some diseases can be treated with rest and simple medications. While others require more complex treatments such as surgery, chemotherapy, and radiation therapy.
Disease Prevention:
Prevention is always better than cure. By following some simple tips, many diseases can be prevented. These include:
- Healthy diet: Consuming fruits, vegetables, whole grains, and lean proteins
- Regular physical activity: At least 30 minutes of physical activity per day
- Adequate sleep: 7 to 8 hours of sleep per night
- Stress management: Practicing relaxation techniques such as yoga and meditation
- Avoiding tobacco and alcohol use
- Personal hygiene: Frequent hand washing
- Vaccination: Receiving necessary vaccinations
Conclusion:
Disease is an inseparable part of life. However, by increasing our awareness and knowledge of diseases, we can prevent them and treat them more effectively if we do get sick.
ترجمه فارسی متن انگلیسی درباره بیماری با ترجمه:
عنوان: بیماری: یک دشمن همیشگی
مقدمه:
بیماری، از دیرباز، گریبان گیر انسان بوده و رنج و سختی فراوانی را به او تحمیل کرده است. از بیماریهای ساده و گذرا مانند سرماخوردگی تا بیماریهای پیچیده و طاقتفرسا مانند سرطان، همگی زندگی انسان را تحت تاثیر قرار میدهند.
متن:
بیماریها میتوانند علل مختلفی داشته باشند. برخی از بیماریها مانند سرماخوردگی و آنفولانزا توسط ویروسها و باکتریها ایجاد میشوند. برخی دیگر مانند بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت، ریشه در ژنتیک و سبک زندگی دارند. همچنین، برخی از بیماریها مانند سرطان، علل ناشناختهای دارند.
بیماریها میتوانند علائم و نشانههای مختلفی داشته باشند. از علائم شایع میتوان به تب، سرفه، درد، خستگی و بیحوصلگی اشاره کرد. در برخی موارد، بیماریها هیچ علامتی ندارند و به طور تصادفی در معاینات پزشکی تشخیص داده میشوند.
تشخیص بیماری، اولین قدم در درمان آن است. روشهای مختلفی برای تشخیص بیماریها وجود دارد. از جمله این روشها میتوان به معاینات فیزیکی، آزمایش خون، تصویربرداری و تستهای ژنتیکی اشاره کرد.
درمان بیماریها به نوع و شدت بیماری بستگی دارد. برخی از بیماریها با استراحت و داروهای ساده درمان میشوند. در حالی که برخی دیگر نیاز به درمانهای پیچیدهتر مانند جراحی، شیمیدرمانی و پرتو درمانی دارند.
پیشگیری از بیماری:
پیشگیری، همیشه بهتر از درمان است. با رعایت برخی نکات ساده میتوان از ابتلا به بسیاری از بیماریها پیشگیری کرد. از جمله این نکات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تغذیه سالم: مصرف میوهها، سبزیجات، غلات کامل و پروتئینهای کمچرب
- فعالیت بدنی منظم: حداقل 30 دقیقه فعالیت بدنی در روز
- خواب کافی: 7 تا 8 ساعت خواب در شب
- کنترل استرس: انجام تکنیکهای آرامشبخش مانند یوگا و مدیتیشن
- خودداری از مصرف دخانیات و الکل
- رعایت بهداشت فردی: شستن مرتب دستها
- واکسیناسیون: تزریق واکسنهای لازم
نتیجه:
بیماری، بخش جداییناپذیر زندگی است. اما با افزایش آگاهی و دانش خود در مورد بیماریها، میتوانیم از ابتلا به آنها پیشگیری کرده و در صورت ابتلا، به نحو موثرتری آنها را درمان کنیم.
متن درباره سرماخوردگی به انگلیسی:
ترجمه فارسی متن انگلیسی درباره سرماخوردگی:
بیماری و درد در زبان انگلیسی
Health, illness, ache, pain
جملات سلامتی در زبان انگلیسی
How do you feel? / How are you feeling?
حالت چطور است؟
I feel /am feeling all right.
حالم خوب است. /حالم بد نیست.
I don’t feel very well today.
امروز حالم چندان خوب نیست.
Do you feel any better now/today?
الان/امروز حالت هیچ بهتر شده است؟
Not really. I’m pretty sick.
راستش نه. حسابی مریضم.
Are you all right /OK?
حالت خوبست؟ /خوبی؟
How’s your (back) today?
(کمرت) امروز چطور است؟
It still hurts.
هنوز هم درد میکند.
It’s very painful.
خیلی درد میکند.
What’s the matter (with you)? /what’s wrong (with you)?
چه ناراحتی داری؟
I feel awful. / l feel like hell.
حالم خیلی بد است.
You don’t look very well. What’s the matter?
چندان خوب به نظر نمیرسی. چی شده؟
You look pale. What’s the matter?
رنگت پَریده. چی شده؟
I feel sick.
حالم به هم میخورد. /حالت تهوع دارم.
I feel queasy.
حالت تهوع دارم.
I feel like throwing up.
میخواهم بالا بیاورم.
Asking about health:
سوال در مورد سلامتی:
What’s the problem?
مشکل چیست؟
What are your symptoms?
علائم شما چیست؟
How are you feeling today?
امروز چطوری؟
Are you feeling any better?
آیا احساس بهتری دارید؟
Do you have any allergies?
آیا هیچ حساسیتی دارید؟
How long have you been feeling like this?
چند وقته اینطوری حس میکنی؟
Do you have any medicine to take?
آیا دارویی برای مصرف دارید؟
Talking about general illness:
جملات صحبت در مورد بیماری عمومی:
I’ve got a slight headache.
سردرد خفیفی دارم
I’ve got a sore throat.
من گلو درد دارم
I have high blood pressure.
من فشار خون دارم
I have pain in my back.
کمر درد دارم
I’m in a lot of pain.
من خیلی درد دارم
My head is spinning.
سرم گیج می رود.
I’m having difficulty breathing.
من در تنفس مشکل دارم
I have a stomach ache.
من معده درد دارم
I’m not sleeping very well at the moment.
فعلا زیاد خوب نمیخوابم
I’m not feeling very well.
حالم خیلی خوب نیست
Aches, pains, illnesses
انواع دردها و ناراحتیها در زبان انگلیسی
I have a headache.
سردرد دارم
I have a terrible headache.
سردرد بسیار بدی دارم
This headache is killing me.
این سردرد دارد مرا میکشد.
Take an aspirin and lie down for half an hour.
یک آسپرین بخور و نیم ساعت دراز بکش
I have (a) toothache.
دنداندرد دارم
I have (a) backache. I can’t bend over
کمردرد دارم. نمیتوانم خم شوم
I have (a) stomachache.
دلدرد دارم.
I have a cold.
سرماخوردهام.
I have a sore throat.
گلودرد دارم.
I have a fever/ temperature.
تب دارم.
I have a slight fever/ temperature.
تب خفیفی دارم/ کمی تب دارم.
I am sneezing.
عطسه میکنم.
I am coughing.
سرفه میکنم
I have a runny nose.
آبریزش بینی دارم
I feel sluggish.
ضعف دارم بدنم سست است
I am/ feel dizzy.
سرگیجه دارم/ سرم گیج میرود
I’ve been having a dizzy spell lately
اخیرا مدتی است که سرگیجه دارم.
I have a dizzy feeling.
سرگیجه دارم. سرم گیج میرود
I’m having dizzy turns.
سرگیجه دارم. سرم گیج میرود
I blacked out for a moment.
چشمهایم سیاهی رفت.
I have the flu (= influenza).
آنفلوانزا دارم.
My nose is stuffed up/ congested.
بینیام گرفته است
I’ve lost my voice. / My voice is cracking/ is hoarse/ is husky. /I’m hoarse.
صدایم درنمیآید. صدایم گرفته است
I snore at night.
شبها خروپف میکنم.
Pain and Ache
دردها در انگلیسی
My leg/ arm/ shoulder/ knee/ wrist/ ankle/ neck… hurts.
پایم / بازویم / شانهام / زانویم / مچم / قوزک پایم / گردنم / … درد میکند.
My whole body hurts.
تمام تنم درد میکند.
I have a pain in my back/ leg/ arm/ chest
پشتم / پایم / بازویم / سینهام درد میکند.
I have a dull ache in my chest
درد خفیفی در سینهام دارم.
I have a sharp pain in my chest
درد شدیدی در سینهام دارم
My heart is throbbing/ fluttering.
. قلبم تند میزند تپش قلب دارم
My blood pressure is high/ low.
فشارخونم بالا پایین است.
I run out of breath when I climb stairs.
وقتی از پلهها بالا میروم به نفسنفس میافتم
I have trouble breathing.
به سختی نفس میکشم
I sweat/ am sweating a lot.
خیلی عرق میکنم
I’m sweating all over.
تمام تنم عرق کرده است
He had a heart attack/ an infarction
او سکته قلبی کرد. / انفارکتوس کرد.
He went into a coma
به حالت کما فرورفت. / دچار کما شد
He fainted/ passed out.
غش کرد. بیهوش شد
He came to/ round at 8.
ساعت ۸ بهوش آمد
He will have an operation next month.
ماه آینده عمل (جراحی) خواهد شد.
He will be operated on tomorrow
او را فردا عمل میکنند.
The doctor ordered some tests.
دکتر چند تا آزمایش نوشت.
They took an X-ray of my lungs. / They took a chest X-ray.
از ریههایم / سینهام عکس گرفتند.
اصطلاحات دردها و ناراحتیها در انگلیسی
Aches, pains
Aches & pains I have a headache. I need to take a painkiller.
سرم درد میکند. باید مسکن بخورم.
I had too much to eat and now I have a stomach ache.
پرخوری کردم و حالا دلم درد میکند.
I lifted a heavy carton and now I have a backache.
کارتن سنگینی را بلند کردم و حالا کمرم درد میکند.
I have an earache. It hurts badly.
گوش درد دارم. بدجوری درد میکند.
I have a sore throat and my eyes are sore.
گلویم درد میکند و چشمهایم میسوزد.
I have a toothache and my gum has swelled up.
دندانم درد میکند و لثهام نیز بادکرده است.
Whenever I eat greasy food, I get a heartburn.
هر وقت غذای چرب می خورم ترش می کنم (سر دلم میسوزد)
I had food poisoning last week and I have an upset stomach these days.
هفته پیش مسموم شدم و این روزها معدهام بههمریخته است (ناراحت است)
The sandwich I ate upset my stomach.
ساندویچی که خوردم معدهام را به ریخت.
My stomach is upset most of the time because I have indigestion.
بیشتر وقت های معدهام ناراحت است زیرا سوء هاضمه دارم.
I don’t eat beans because they give me gas (Am.)/ wind (Br.).
لوبیا نمیخورم چونکه نفخ میکنم.
اصطلاحات دردها و ناراحتیها در انگلیسی
Whenever I eat cabbage, I get gas/ wind in my stomach.
هر وقت کلم میخورم معدهام نفخ میکند.
I did a lot of housework yesterday and now I have sore muscles.
دیروز در خانه خیلی کار کردم و حالا عضلاتم درد میکند.
I’m really stiff after that long bike ride.
بعد از آن دوچرخه سواری طولانی همه عضلاتم گرفته است.
I typed on my computer for two hours and now I have a stiff neck.
دو ساعت با کامپیوتر تایپ کردم و حالا عضلات گردنم خشک شدهاند.
It’s too hot outside. You might get a sunstroke.
بیرون هوا خیلی گرم است. ممکن است گرمازده شوی.
I’m scared of frostbite. Two of my toes got frostbitten in the mountain last winter.
از سرمازدگی میترسم. زمستان گذشته دو تا از انگشتهای پایم در کوه دچار سرمازدگی شد.
I have insomnia these days. I toss and turn in bed but I can’t go to sleep.
این روزها بیخوابی دارم. توی تخت خواب غلت میزنم ولی خوابم نمیبرد.
I sometimes wake up in the middle of the night and I can’t go back to sleep.
گاهی نیمههای شب بیدار میشوم و دیگر خوابم نمیبرد.
Fractures & Sprains in English:
جملات شکستگی استخوان و ضربدیدگی:
I have a dislocated elbow
(ارنجم) در رفته است.
I’ve sprained my (ankle).
(قوزک پایم) رگ به رگ شده است.
I fell off my bike and broke my leg
از دوچرخه افتادم و پایم شکست
I’ve fractured my leg.
استخوان پایم شکسته/ترک برداشته است.
I thought my leg was broken but it only had a hairline fracture.
فکر کردم پایم شکسته است ولی فقط مو برداشته بود.
My arm is in a plaster cast/ in plaster
دستم (بازویم) توی گچ است
Cuts & wounds
جملات بریدگی و زخم در زبان انگلیسی
I cut my finger
انگشتم را بریدم.
I’ve bruised my thumb.
انگشت شستم کبود شده است
My gum is swollen.
لثهام ورم کرده است / متورم شده است
My nose is bleeding.
خون دماغ شدهام
The wound is bleeding.
زخم خون ریزی می کند
First you should disinfect the Wound
ابتدا باید زخم را ضد عفونی کنید
The doctor put a bandage on the cut
دکتر زخم را پانسمان کرد.
The nurse gave me an injection / a shot
پرستار به من آمپول زد.
Why don’t you put a Band-Aid on the cut?
چرا چسب زخم روی بریدگی نمی چسبانی؟
جملات انواع بیماری در زبان انگلیسی
Kind of Sickness and Illnesses
a cold
سرماخوردگی
the flu (influenza)
آنفلوآنزا
hay fever
حساسیت – تب یونجه
migraine
میگرن
constipation
یبوست
diarrhrea
اسهال
disentery
اسهال خونی
diabetes
بیماری قند
Arthrosis
آرتروز – در مفاصل
Arthritis
آرتریت – ورم مفاصل
a stomach ulcer
زخم معده
appendicitis
آپاندیسیت
polio (poliomyelitis)
فلج اطفال
hernia
فتق
hypertension
بیماری فشار خون
انواع بیماری در زبان انگلیسی
malaria
مالاریا
Measles
سرخک
scarlet fever
مخملک
arteriosclerosis
تصلب شرائین
hemophilia
هموفیلی
yellow fever
تب زرد
diphtheria
دیفتری- خناق
typhoid
حصبه- تیفوئید
rabies
هاری
cholera
وبا
hepatitis
هپاتیت
anthrax
سیاه زخم
Alzheimer’s (disease)
بیماری آلزایمر
Parkinson’s (disease)
بیماری پارکینسون
infarction
انفارکتوس–سکته قلبی
heart attack
سکته قلبی
cardiac arrest
ایست قلبی
stroke
سکته مغزی
TB (tuberculosis)
سل
tetanus
کزاز
MS (multiple sclerosis)
ام اس
senile dementia
زوال حافظه و عقل در سالخوردگان
concussion
ضربه مغزی – آسیب مغزی
lung cancer
سرطان ریه
stomach cancer
سرطان معده
skin cancer
سرطان پوست
جملات انواع بیماری در زبان انگلیسی
I’m still on medication for my migraine.
هنوز هم به خاطر میگرنام دارو مصرف می کنم.
There was an epidemic of diarrhrea last summer.
تابستان گذشته اسهال شیوع پیدا کرد.
I have hay fever. I’m allergic to pollen.
من حساسیت دارم. به گرده حساسیت دارم.
John hasn’t come to work today. He’s come down with a cold.
امروز جان سر کار نیامده است. سرماخوردگی او را انداخته است.
I have a terrible cold. I caught it from one of my colleagues.com
سرماخوردگی خیلی بدی دارم. از یک همکار گرفتم.
توضیح مهم: اگر بخواهیم بگوئیم «سرما خورده ام.» (یعنی سرماخوردگی دارم. فقط از have a cold استفاده می کنیم. در این حالت catch a cold به کار نمی رود.
I have a cold. (Not I catch a cold.)
سرما خوردهام.
لیکن اگر راجع به زمان یا چگونگی سرما خوردن صحبت شود catch a cold به کار میرود.
I have a bad cold. I caught it when I was playing tennis yesterday.
سرمای بدی خوردهام. دیروز هنگام بازی تنیس سرما خوردم.
I have arthrosis but luckily it’s at its early stages.
من آرتروز دارم ولی خوشبختانه در مراحل اولیه است.
My stomach ulcer is killing me these days.
زخم معدهام این روزها خیلی اذیتم میکند.
Diabetics must be on a special diet.
مبتلایان به بیماری قند باید رژیم مخصوصی داشته باشند.
انواع بیماری در زبان انگلیسی
All children must be vaccinated against polio.
همه کودکان باید بر علیه فلج اطفال واکسینه شوند.
I have to take these pills for my hypertension.
باید به خاطر فشار خونم این قرصها را مصرف کنم.
I’ve been constipated for a week.
یک هفته است که یبوست دارم.
He was operated on due to acute appendicitis.
او به خاطر آپاندیسیت حاد عمل شد.
He was diagnosed with hepatitis.
بیماری او هپاتیت تشخیص داده شد.
Get a tetanus injection as soon as possible.
هر چه زودتر واکسن کزاز بزن.
He had a stroke two years ago and now he’s paralyzed.
او دو سال قبل سکته مغزی کرد و حالا فلج است.
He contracted Alzheimer’s disease as he grew older.
با بالا رفتن سنش آلزایمر گرفت.
He died of cardiac arrest at the age of 85.
در سن هشتاد و پنج سالگی در اثر ایست قلبی فوت کرد.
He got lung cancer because of too much smoking.
به علت سیگار کشیدن بیش از حد سرطان ریه گرفت.
انواع بیماری در زبان انگلیسی
He’s in CCU now because he’s had a heart attack.
او الان در سی سی یو است چونکه سکته قلبی کرده است.
Grandma has Parkinson’s disease. She can’t recognize anyone.
مادربزرگ بیماری پارکینسون دارد. هیچ کس را نمیشناسد.
He was taken to the hospital with a concussion.
او به خاطر ضربه مغزی بستری شد.
I haven’t had a bowel movement for two days.
دو روز است که شکمم کار نکرده است.
Speaking about illnesses
صحبت در مورد بیماری و درد در زبان انگلیسی
١- جملات سرماخوردگی در زبان انگلیسی
A cold
I had a nasty cold two weeks ago. I caught it from one of my colleagues. He had a cold and he kept sneezing and he didn’t bother to cover up his sneezes.
At first, I didn’t take it seriously. I took a couple of cold pills and let it run its course. I thought I would get over it in a couple of days or so but the pills didn’t take effect. The next day I was feeling much worse.
My nose was runny and stuffed up. My whole body ached and I felt sluggish. I had a sore throat, too.
I took a few hours off and went to a nearby clinic. At the clinic, a doctor examined me. He said I had the flu. I had picked up some infection in my throat. The doctor gave me a prescription. I had to have three injections and I had to take lots of antibiotic capsules. I also had to take some syrup for my cough. The doctor put me on a diet and told me to stay in bed for two days.
I had the prescription filled at a drugstore on the way home, followed the doctor’s instructions carefully, took time off work, and rested in bed then had one injection a day and I took my capsules on time. I began to recover on the second day and on the third day I was almost well.
سرماخوردگی | صحبت در مورد بیماری و درد در انگلیسی
دوهفته پیش سرماخوردگی بدی داشتم. از یکی از همکارانم گرفتم. او سرماخورده بود و مرتب عطسه میکرد و به خودش زحمت نمیداد که جلوی دهانش را بگیرد. ابتدا مسئله را جدی نگرفتم. چند تا قرص سرماخوردگی خوردم و گذاشتم که سرماخوردگی دورهاش را طی کند.
فکر کردم طی چند روز خوب میشوم اما قرصها اثر نکرد. روز بعد حالم خیلی بدتر شد. آبریزش بینی داشتم و بینیام کیپ شده بود. تمام تنم درد میکرد و ضعف داشتم. گلویم هم درد میکرد. چند ساعت مرخصی گرفتم و به درمانگاهی در همان نزدیکیها رفتم. در درمانگاه پزشک معاینهام کرد.
او گفت که آنفلوانزا گرفتهام. گلویم هم عفونت کرده بود. دکتر برایم نسخه نوشت. سه تا آمپول داشتم و باید تعداد زیادی کپسول آنتیبیوتیک مصرف میکردم و برای سرفهام هم باید شربت سینه میخوردم. دکتر به من رژیم غذائی داد و گفت که دو روز استراحت کنم. سر راه منزل داروهایم را از یک داروخانه گرفتم. دستورات پزشک را بهدقت اجرا کردم. از کارم مرخصی گرفتم و استراحت کردم. روزی یک آمپول زدم و کپسولهایم را سروقت خوردم. از روز دوم حالم بهتر شد و روز سوم تقریباً خوب شده بودم.
۲- شکستگی استخوان | صحبت در مورد بیماری در انگلیسی
A fracture
When I was a teenager, I once fell off my bike and broke my arm. I was riding my bike down a hill when I suddenly lost control. I fell off and landed on my arm. My forearm swelled up immediately. It began to hurt badly. I was doubled up with pain. My parents called for an ambulance. Soon a paramedic ambulance arrived. The paramedics gave me a painkilling injection first. Then they put me on a stretcher and carried me inside the ambulance. Then they drove to a nearby hospital.
In the emergency ward of the hospital, an orthopedist examined my arm. He ordered some X-rays of my arm. The doctor looked at the x-rays carefully. He said that I had fractured my wrist bone. Of course, it was a hairline fracture. The doctor said that the bone would heal by itself in a couple of weeks. He put my forearm in a plaster cast and then put my arm in a sling. He also gave me some painkillers to take for a while.
I had my arm in the cast for about three weeks. Then one day I went to the doctor’s office. There he removed the cast. Then he examined my forearm and ordered another x-ray. The x-ray showed that the fracture had healed.
صحبت در مورد بیماری و درد در انگلیسی
در زمان نوجوانی روزی از دوچرخه افتادم و بازویم شکست. داشتم با دوچرخه از یک سراشیبی پائین میرفتم که ناگهان کنترل دوچرخه را از دست دادم. از دوچرخه پرت شدم و روی بازویم زمین خوردم. ساعد دستم بلافاصله متورم شد و بهشدت درد گرفت. از درد به خودم میپیچیدم. پدر و مادرم آمبولانس خبر کردند. بهزودی یک آمبولانس پیراپزشکی از راه رسید. پیراپزشکها قبل از هر چیز یک آمپول مسکن به من زدند. بعد مرا روی برانکار گذاشتند و به داخل آمبولانس بردند. سپس مرا به بیمارستانی در همان نزدیکیها رساندند.
در بخش اورژانس بیمارستان یک پزشک ارتوپد بازویم را معاینه کرد. او چند تا عکس نوشت که از بازویم بگیرند سپس بهدقت عکسها را نگاه کرد و گفت که استخوان مچ دستم شکسته است. البته استخوان مو برداشته بود. دکتر گفت که استخوان طی چند هفته خودبهخود جوش میخورد سپس ساعد دستم را گچ گرفت و بازویم را با پارچهای از گردنم آویزان کرد. چند تا قرص مسکن هم داد که تا مدتی مصرف کنم.
تا حدود سه هفته دستم در گچ بود سپس یک روز به مطب دکتر رفتم و او گچ دستم را برداشت سپس دستم را معاینه کرد و دستور عکس داد، عکس نشان داد که شکستگی جوشخورده است.
۳- جملات مراقبت از دندانها در زبان انگلیسی
Dental care
I always try to take good care of my teeth and gums because I care about health in the first place and apart from that, I’m a little scared of dental treatment. I’m especially scared of extractions no matter how painless they can be. I floss and brush my teeth after breakfast and dinner. I also have a regular six-month check-up with my dentist. Of course, in spite of all the care you take, dental problems come up sooner or later, but I believe that prevention is always better than cure.
So I never put off treatment if I have a problem with my teeth or gums. As soon as I notice that part of my tooth is decayed or I feel I have a cavity in one of my teeth or I notice that part of my gum has swelled up, I contact my dentist and make an appointment. At the moment I have two fillings and I had my wisdom tooth extracted last year.
صحبت در مورد بیماری و درد در انگلیسی
من همیشه سعی میکنم که بهخوبی از دندانها و لثههایم مراقبت کنم زیرا در درجه اول بهسلامتیام اهمیت میدهم و دلیل دیگر انست که از مداوای دندان اندکی میترسم. از کشیدن دندان ترس خاصی دارم حالا هرچقدر بیدرد هم که باشد.
بعد از صبحانه و شام دندانهایم را نخ دندان میزنم و مسواک میکنم و بهعلاوه هر شش ماه یکبار با دندانپزشکم قرار چک آپ منظم دارم.
البته با وجود همه مراقبتها، مشکلات مربوط به دندان دیریازود پیش میآیند اما من معتقدم که پیشگیری همیشه بهتر از درمان است بنابراین اگر دندانها یا لثههایم مشکلی دارند هرگز درمان را به تعویق نمیاندازم.
بهمحض اینکه متوجه شوم که قسمتی از دندانم پوسیده یا حس کنم که حفرهای در دندانم وجود دارد یا متوجه شوم که بخشی از لثهام متورم شده با دندانپزشکم تماس گرفته و وقت میگیرم و در حال حاضر دو دندان پرکرده دارم و پارسال هم دندانعقلم را کشیدم.
Hair & Hair falling
جملات مو و ریزش مو در انگلیسی
My hair is very greasy.
موهایم خیلی چرب است.
My hair is falling out.
موهایم میریزد.
I’m losing my hair.
موهایم میریزد (برای مردها).
My hair is thinning.
موهایم دارد کمپشت میشود.
I’m getting bald.
دارم طاس میشوم
I have a bald patch.
وسط سرم طاس شده است
I have a lot of dandruff.
موهایم (خیلی) شوره دارد
Why don’t you use some hair tonic?
چرا از داروی تقویت مو استفاده نمیکنی؟
Eyes & Ears
جملات چشم و گوش در زبان انگلیسی
I’m near-sighted/ far-sighted.
چشمهایم نزدیکبین / دوربین است.
My eyes are astigmatic.
چشمهایم آستیگمات است
My vision is blurred.
دیدم تار است / واضح نیست
You need glasses.
عینک لازم داری.
You should wear sunglasses.
باید عینک آفتابی بزنی
I’m a (little) hard of hearing.
گوشم (کمی) سنگین است
You need a hearing aid.
سمعک لازم داری
Medical advice
توصیههای پزشکی در انگلیسی
You’d better give up smoking.
بهتر است سیگار را ترک کنی.
.You need to get some exercise / do exercises
احتیاج به ورزش داری.
You should go to see a doctor immediately
باید فورا دکتر بروی.
You should go on a diet.
باید رژیم بگیری.
You’d better lose some weight.
بهتر است کمی وزن کم کنی.
You’d better take a rest.
بهتر است استراحت کنی.
You should be hospitalized right now
باید همین حالا بستری شوی.
خب، امیدوارم جملات صحبت در مورد بیماری و درد در زبان انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند، خیلی خوشحالیم که در سایت راسا میتوانیم این جملههای پرکاربرد و مهم زبان انگلیسی را به شما علاقهمندان آموزش دهیم.
دوستان عزیز برای اینکه از این به بعد از این جملهها درست استفاده کنید بهتر است که با آنها مثال بیشتری بزنید پس بهترین کار این است که همین الان در قسمت نظرها نظر خود و مثال خودتان را برای ما بگذارید.
مقالههای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، شاه کلید مکالمه، راسا فریز … هستند را مطالعه کنید.
دوستان راسا زبان:
با جملات بیماری و درد در زبان انگلیسی برای ما مثال بزنید و اگر هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما بپرسید و اما ما را در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید. اینستاگرام راسا زبان را در بالای همین صفحه سمت چپ کلیک کنید.
شاه کلید مکالمه زبان انگلیسی را در دست بگیر! بیش از ۶۰۰ عبارت آماده که میتوانید با هر کدام آنها هزاران جمله بسازید!
همین الان کلیک کنید و دانلود کنید
[irp]
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
5 thoughts on “بیماری و درد در زبان انگلیسی | انواع شکستگی، زخم”
چقدر کامل و خوب بود. یعنی همه چیزی که لازم باید باشه رو توی این آموزش گفتید. دستتون درد نکنه واقعا
سپاس که همراه همیشگی ما هستید
بسیار عالی بود ممنون از اینکه این مطالب رو بصورت رایگان در اختیار زبان آموزان میزارید.
سپاسگزارم ازتون. خوشحالم که مفید بوده 🌹