در این آموزش رایگان زبان انگلیسی پادکست زبان انگلیسی شماره هفدهم راسا زبان رو گوش بدید.
Neo-Bedouins
بدوعینهای جدید
بدوعین یک قبیله عشایری عربی هستند که بدویان یا بادیهنشینان به فارسی هست.
A new breed of worker, fueled by caffeine and using the tools of modern technology, is flourishing in the coffeehouses of San Francisco. Roaming from cafe to cafe and borrowing a name from the nomadic Arabs who wandered freely in the desert, they’ve come to be known as “bedouins.”
ترجمه پاراگراف اول:
نسل جدیدی از کارگران، که با کافئین انرژی میگیرند و از ابزارهای تکنولوژی مدرن استفاده میکنند، در قهوهخانههای سانفرانسیسکو در حال شکوفایی هستند. آنها که از کافهای به کافه دیگر میچرخند، نام خود را از بادیهنشینان عرب که آزادانه در صحرا پرسه میزدند، قرض گرفتهاند و به «بَدَوهای دیجیتال» شهرت یافتهاند.
کلمات پارگراف اول:
معنی کلمات مهم breed نسل یا نوع، flourishing شکوفایی، roaming چرخیدن اینور اونور رفتن، nomadic بادیهنشین یا عشایر، wandered پرسه زدند، come to be known as شهرت یافته از…
پاراگراف دوم پادکست:
San Francisco’s modern-day bedouins are typically armed with laptops and cell phones, paying for their office space and Internet access by buying coffee and muffins.
معنی پارگراف دوم:
بَدَوهای دیجیتالِ سانفرانسیسکو معمولا مسلح به (اینجا دارای معنی کنیم بهتره) لپتاپ و تلفن همراه هستند و با خرید قهوه و مافین، هزینه فضای کاری و دسترسی به اینترنت خود را تامین میکنند.
کلمات: armed with مسلح به ، دارای یا حمل کردن هم معنی میده، muffins یک نوع کیک.
پاراگراف سوم:
San Francisco’s bedouins see themselves changing the nature of the workplace if not the world at large. They see large companies like General Motors laying off workers, contributing to insecurity. And at the same time, they see the Internet providing the tools to start companies on the cheap. In the Bedouin lifestyle, they are free to make their own rules.
معنی پاراگراف سوم:
بَدَوهای دیجیتالِ سانفرانسیسکو فکر میکنند شیوهی کار و حتی کل دنیا را تغییر میدهند. آنها میبینند که شرکتهای بزرگی مثل جنرال موتورز کارمندان خود را اخراج میکنند و باعث ناامنی میشوند. در عین حال، اینترنت را ابزاری میدانند که با هزینهی کم بتوان شرکتهایی راه انداخت. در سبک زندگی بادیهنشینیِ دیجیتال، آنها آزادند قوانین خود را بسازند.
کلمات: the world at large بقیه دنیا، laying off اخراج کردن، contributing to insecurity باعث ناامنی، on the cheap با هزینه کم.
پاراگراف چهارم:
“The San Francisco coffeehouse is the new Palo Alto garage,” declares Kevin Burton, 30, who runs his Internet startup “Tailrank” without renting offices. “It’s where all the innovation is happening.”
معنی پاراگراف چهارم:
کوین برتون، 30 ساله، که استارتآپ اینترنتی «تِیلرَنک» را بدون اجاره کردن دفتر اداره میکند، میگوید: «کافیشاپهای سانفرانسیسکو، گاراژهای جدیدِ پَلو آلتو هستند. اینجا جاییه که تمام نوآوریها اتفاق میافته.»
معنی کلمات: ala Alto پالتو آتو اسم یک شهر توی سیلیکون ولی هست، declare گفتن، innovation نوآوری
پاراگراف پنجم:
The move toward mobile self-employment is also part of what author Daniel Pink identified when he wrote “Free Agent Nation” in 2001.
حرکت به سمتِ خوداشتغالی سیار، همچنین بخشی از چیزی است که نویسندهی دنیل پینک در کتاب «ملتِ فریلنسر» که در سال ۲۰۰۱ نوشته شد، به آن اشاره کرده است.
پاراگراف ششم:
“A whole infrastructure has emerged to help people work in this way,” Pink said. “Part of it includes places like Kinkos, Office Depot and Staples.” It also includes places like Starbucks and independent coffee shops, where Wi-Fi — wireless Internet access for laptops and other devices — is available.
دنیل پینک میگوید: «کل زیرساخت برای کمک به کار کردنِ افراد به این روش شکل گرفته است. بخشی از آن شامل مکانهایی مثل کینگز، آفیس دپوت و استیپلز میشود.» این همچنین شامل مکانهایی مثل استارباکس و کافیشاپهای مستقل میشود، جایی که وایفای – دسترسی بیسیم به اینترنت برای لپتاپها و دیگر وسایل – در دسترس است.
معنی کلمات: infrastructure زیرساخت، emerge شکل گرفتن
پاراگراف هفتم:
“The infrastructure makes it possible for people to work where they want, when they want, how they want,” said Pink.
پینک میگوید: «این زیرساخت این امکان را برای مردم فراهم میکند تا هر کجا که میخواهند، هر زمانی که میخواهند و به هر شکلی که میخواهند، کار کنند.»
پاراگراف هشتم:
Pink calls it “Karl Marx’s revenge, where individuals own the means of production. And they can take the means of production and hop from coffee shop to coffee shop.”
“There is nothing more free than being a Web worker,” Om Malik says. “There is no boss. You work for yourself. This is the new Wild West. The individual is more important. That’s the American way. It’s about doing things your own way. Web workers represent that. … It’s the future, my friend.”
پینک این پدیده را «انتقامِ کارل مارکس» مینامد، جایی که افراد مالک ابزار تولید هستند. و آنها میتوانند ابزار تولید را برداشته و از یک کافیشاپ به کافیشاپ دیگر بروند.
عمر مالیک میگوید: «هیچ چیز آزادتر از یک کارگر وب نیست. شما رییسی ندارید. برای خودتان کار میکنید. این وست (غرب) وحشیِ جدید است. فردیت اهمیت بیشتری دارد. این روش آمریکایی است. یعنی کارها را به روش خودتان انجام دهید. کارگران وب این را نمایندگی میکنند (این را نشان میدهند). … این آینده است، دوستم.»
کلمات: revenge انتقام، means of production ابزار تولید، hop پریدن، جهیدن
پاراگراف نهم:
Ritual Roasters in San Francisco’s Mission District is in many ways the epicenter of the Bedouin movement. Ritual, on Valencia Street near 21st Street, is almost always packed with people working on laptops.
در قلبِ منطقهی میشن در سانفرانسیسکو، کافهی «ریچوال روسترز» به نوعی مرکزِ جنبشِ بادیهنشینی دیجیتال به شمار میرود. ریچوال، که در خیابان والنسیا نزدیک خیابان 21ام قرار دارد، تقریباً همیشه پر از افرادی است که با لپتاپهایشان کار میکنند.
کلمات: Ritual Roasters کافه ای در سانفرانسیسکو، epicenter مرکز، movement جنبش، packed پر از
پاراگراف دهم:
Every bedouin seems to have a Ritual story. There’s the time someone buzzed through the cafe on a Segway scooter. Rubyred Labs, a hip Web design shop in South Park, had its launch party there. Teams from established Web companies such as Google Inc. and Flickr, a photo-sharing site that’s now owned by Yahoo, meet there. “You’d never know these guys were millionaires,” said Ritual co-owner Jeremy Tooker.
به نظر می رسد هر بادیهنشین دیجیتالی داستانی در مورد ریچوال دارد. یک بار کسی با اسکوتر سگوی با سرعت از کافه رد شد. «روبیرد لبز»، یک مغازه طراحی وب باحال در ساوث پارک، جشن راهاندازیش را آنجا برگزار کرد. تیمهایی از شرکتهای وبسایت معتبر مانند گوگل و فلیکر، سایتی برای به اشتراک گذاشتن عکس که حالا متعلق به یاهو است، در آنجا با هم ملاقات میکنند. جرمی توکر، همبنیانگذار ریچوال، میگوید: «شما هرگز نمیفهمید که این افراد میلیونر هستند.»
کلمات: buzzed با سرعت رد شدن، hip با حال،
پاراگراف یازدهم:
As for why they’re there, Sean Kelly said, “I’m visiting with my friends instead of being locked up in a big building in the South Bay.”
در مورد اینکه چرا آنها آنجا هستند، شان کلی گفت: «به جای اینکه در یک ساختمان بزرگ در ساوث بی زندانی باشم، اینجا با دوستانم ملاقات میکنم.»
پاراگراف دوازدهم:
Using a cafe to run a business is nothing particularly new. Venerable insurance firm Lloyd’s of London was actually started in a coffee house, Kennedy points out. According to the Lloyd’s of London website, “Edward Lloyd opened a coffee house in 1688, encouraging a clientele of ships’ captains, merchants and ship owners — earning him a reputation for trustworthy shipping news. This ensured that Lloyd’s coffee house became recognized as the place for obtaining marine insurance.”
استفاده از کافه برای اداره یک کسب و کار چیز جدیدی نیست. همانطور که کندی اشاره میکند، شرکت بیمهای قدیمی «لویدز لندن» در واقع در یک قهوهخانه شروع شد. طبق وبسایت لویدز لندن، «ادوارد لوید در سال ۱۶۸۸ یک قهوهخانه باز کرد و مشتریانی از قشر ناخدایان کشتی، بازرگانان و مالکان کشتی را جذب کرد – که باعث شد او به داشتنِ اخبار قابل اعتماد در مورد حمل و نقل دریایی شهرت پیدا کند. این باعث شد تا قهوهخانهی لوید به عنوان مکانی برای دریافت بیمهی دریایی شناخته شود.»
کلمات: venerable خیلی قدیمی، firm شرکت، clientele گروهی از مشتریان، ensured گارانتی ، باعث صد در صد، marine دریایی
پارگراف سیزدهم:
Ernest Hemingway and F. Scott Fitzgerald wrote some of their best work in Parisian cafes. In San Francisco, writers and poets of the Beat Generation, such as Jack Kerouac and Allen Ginsberg, wrote in the cafes of North Beach.
ارنست همینگوی و اسکات فیتزجرالد بخشی از بهترین آثار خود را در کافههای پاریسی نوشتند. و در سانفرانسیسکو، نویسندگان و شاعران نسل بیت، مانند جک کرواک و آلن گینزبرگ، در کافههای نورث بیچ مینوشتند.
پاراگراف چهاردهم:
Caffe Trieste was among the most popular North Beach hangouts. “To have a cappuccino, you come to North Beach, to Caffe Trieste,” says Giovanni “Papa Gianni” Giotta, the founder.
کافه تریسته یکی از محبوبترین پاتوقهای نورث بیچ بود. جیووانی “بابا جیانی” جوتا، بنیانگذار آن، میگوید: «برای خوردن کاپوچینو، به نورث بیچ، به کافه تریسته میآیید.»
پاراگراف پانزدهم:
Now Caffe Trieste has joined the ranks of Wi-Fi cafes. It would figure that the one laptop in action on a recent afternoon belonged to an art dealer. “A cappuccino for overhead isn’t bad,” said David Salow, 33. He struck out on his own three months ago and has yet to open a gallery. “Sixty to 70 percent of what I do can be done with the standard tools available to everyone — a phone, a computer, and a laptop connection.”
حالا کافه تریسته به جمع کافههای دارای وایفای پیوسته است. جای تعجب ندارد که تنها لپتاپی که اخیرا در یک بعدازظهر روشن بود، متعلق به یک فروشنده آثار هنری بود. دیوید سالو، ۳۳ ساله، گفت: «نوشیدن یک کاپوچینو برای هزینههای جاری بد نیست.» او سه ماه پیش به طور مستقل کارش را شروع کرده و هنوز گالری خود را افتتاح نکرده است. «۶۰ تا ۷۰ درصد از کاری که انجام میدهم را میتوان با ابزارهای استاندارد در دسترس همه هست انجام داد – یک تلفن، یک کامپیوتر و اتصال لپتاپ (به اینترن).»
کلمات: joined the ranks به جمعی اضافه شدن، it would figure جای تعجب نداره، in action استفاده یا روشن بودن، overhead هزینه های جاری، struck out on his own به طور مستثل کار رو شروع کردن
منبع و جمعآوری: گروه آموزشی راسا
داستان منبع: داستانهای کوتاه AJ hog
گوینده: سجاد شریفیان
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!