در این مقاله جمله با put و معنی put در زبان انگلیسی را به شما میگوییم. سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به مقالههای ”راسا فریز” علاقه دارند. در این مقاله قصد داریم عبارتها و فریزهای با put را به شما دوستان عزیز راسا زبان بگوییم. به عبارتهای زیر توجه کنید و آنها را در زبان انگلیسی روزمره خودتان استفاده کنید. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است. این مقاله شامل ۱۰ ویدئو و ۱۰ قسمت از جمله با put است.
[irp]
جمله با put در انگلیسی قسمت اول
معنی put across و جمله با put aside
Phrasal verb (put)
Put s.th across
توضیح دادن ایده و عقیدهت طوری که مردم متوجه بشوند
He was trying to put across a serious point
او داشت سعی میکرد که یک نکته مهمی را توضیح بده!
Put sth aside
پول پسانداز کردن،پول کنار گذاشتن
She put €30 a week aside for food
او سی یورو در هفته پول برای غذا میزاره کنار
Put sth aside
وقت آزاد کردن و اختصاص دادن به چیزی
Be sure to put aside an hour for a trip to the museum
مطمئن بشو که یک ساعت وقت برای گَشت موزه اختصاص بدی
قسمت دوم
جمله با put away و معنی put away
Phrasal verb (put)
Put sth away
چیزی رو در جای خودش قرار دادن
He put his toys away every night
او هر شب اسباببازیهایش رو سر جای خودش میزاره
Put sth away
پول پسانداز کردن
We’re putting some money away for expenses
ما داریم برای هزینههامون مقداری پول پسانداز میکنیم
Put sb away
کسی رو به زندان انداختن
The judge is going to put the guilty away for life
قاضی میخواهد مقصر(گناهکار) رو برای تمام عمر به زندان بندازه (منظور حکم حبس ابد هست)
قسمت سوم
جمله با put back معنی put back
Phrasal verb (put)
put s.th away 👉 to eat or drink a lot
خوردن یا نوشیدن زیاد
▪️ Jack can really put away the food.
جک واقعا میتونه زیاد غذا بخوره
put sth back 👉 to put something in the place it was before it was moved :
چیزی رو سر جای قبلیش گذاشتن
▪️ Put the milk back in the fridge.
شیر رو بگذار توی یخچال
put somebody/s.th back 👉 to cause someone or something to be in the state or situation they were in before :
باعث اینکه یک نفر یا یک چیز در شرایط یا موقعیت قبلی باشه که قبلا بوده!
▪️ The program should put 250 people back to work.
برنامه باید ۲۵۰ نفر رو برگردونه سر کار!
قسمت چهارم
Phrasal verb (put)
put sth back 👉 to arrange for an event to start at a later time or date
موکول کردن به وقت دیگر
▪️ The meeting has been put back until next Thursday.
جلسه تا پنجشنبه بعدی به تعویق افتاده است.
put sth back 👉 to delay a process or activity by a number of weeks, months etc. :
تاخیر افتادن در پروسه یا فعالیتی برای هفتهها، ماهها و …
▪️ This fire could put back the opening date by several weeks.
این آتش میتونه تاریخ بازگشایی رو هفتهها عقب بندازه!
put sth back 👉 to make someone or something have something they had before :
باعث اینکه یک نفر یا یک چیزی، داشته باشه یک چیزی رو که قبلا داشته است.
▪️ This should put a smile back on his face.
این باید خنده رو به صورتش برگردونه
قسمت پنجم
جمله با put down و معنی put down
Phrasal verb (put)
Put down
زمین گذاشتن چیزی
Put those bags down for a minute
اون کیفها رو یک دقیقه بگذار زمین
Put sb down
تحقیر کردن کسی
Stop putting yourself down
بسه خودت رو تحقیر نکن
Put down
نوشتن چیزی
Put down your name and address
اسم و آدرس خودتون رو بنویسید
قسمت ششم
جمله با put down و put in و put off
Phrasal verb (put)
Put the phone down
قطع کردن تماس تلفنی
She put the phone down on me
او تلفن رو بِروی من قطع کرد
Put in
نصب کردن وسیله و یا قطعه
We want to put in a new bathroom
ما میخواییم یک حمام جدید نصب کنیم
Put off
به تاخیر افتادن
The match has been put off until tomorrow
مسابقه تا فردا به تاخیر افتاد
قسمت هفتم
جمله با put out
Phrasal verb (put)
Put out
خاموش کردن آتش
Fire fighters put out the fire
آتشنشانان آتش رو خاموش کردند
Put out
خاموش کردن لامپ یا هر وسیله برقی یا الکترونیکی
Please put the light out
لطفا لامپ رو خاموش کن
Put out
چیزی رو بیرون از خانه بردن و گذاشتن
Remember to put the box out before you leave
یادت باشه قبل ترک کردن خونه جعبه رو ببری بزاری بیرون
قسمت هشتم
جمله با put together
Phrasal verb (put)
Put together
جمع آوری اطلاعات و یا ایده
It took a day to put the proposal together
جمع آوری پروپوزال یک روز وقت گرفت
Put together
سرهم کردن وسیله،ماشین یا قطعات
I can’t work out how to put this table together
نمیتونم این میز رو روی هم سوار کنم(سرهم کنم)
قسمت نهم
جمله با put up
Phrasal verb (put)
Put up
ساخت و ساز
They’re putting up a new office in the center of town
اونها دارند یک دفتر جدید در مرکز شهر میسازن
Put up
افزایش نرخ و قیمت چیزی
Big stores admit they dare not put prices up
فروشگاههای بزرگ اقرار کردن که جرات نکردند قیمتها رو ببرند بالا
قسمت دهم
Put your tongue out
زبون درازی کردن به کسی
You’re putting me on!
داری منو دست میاندازی، شوخیت گرفته
Put on weight
چاق شدن، وزن گرفتن
Put your faith in sb/sth
باور داشتن کسی یا چیزی که بتونه کمک کننده باشه
Put sb to trouble
کار اضافی و یا دردسر و مشکل برای کسی ایجاد کردن
Put an end to sth
خاتمه کاری مضر و غیر قابل پذیرش
[irp]
خب، امیدوارم جمله با put را یاد بگیرید که خیلی در زمینه انگلیسی به شما کمک میکند، خیلی خوشحالیم که در سایت راسا میتوانیم این جملههای پرکاربرد و عبارتهای مهم این فعلها در زبان انگلیسی را به شما علاقهمندان آموزش دهیم.
دوستان عزیز برای اینکه از این به بعد از این جملهها درست استفاده کنید بهتر است که با آنها مثال بیشتری بزنید. بهترین کار این است که همین الان در قسمت نظرها نظر خود و مثال خودتان را برای ما بگذارید. قسمت بعدی این مقاله را حتما مطالعه فرمایید.
اگر این مقاله در جهت یادگیری زبان انگلیسی شما مفید بوده است، آن را با ذکر منبع در صفحههای مجازی خودتان به اشتراک بگذارید.
مقالههای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، جملات پرکاربرد، شاه کلید راسا … هستند را مطالعه کنید.
دوستان راسا زبان:
با جمله با put برای ما مثال بزنید و اگر هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید. ما را در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید. اینستاگرام راسا زبان را در بالای همین صفحه سمت چپ کلیک کنید.
منبع و جمعآوری: گروه آموزشی راسا

شاه کلید مکالمه زبان انگلیسی را در دست بگیر!
بیش از ۶۰۰ عبارت آماده که میتوانید با هر کدام آنها هزاران جمله بسازید!
همین الان کلیک کنید و دانلود کنیدسمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
2 دیدگاه برای “جمله با put و معنی put در زبان انگلیسی ”
جملات و فریزهای خوبی بود. مرسی از شما
سپاس از شما و همراهی تون🙏