در این آموزش رایگان زبان انگلیسی میخواهیم معنی اصطلاح Let someone off the hook به فارسی را یاد بگیریم، این سری آموزشها اصطلاحات کاربردی را از دست ندید و ویدئو زیر رو تماشا کنید.
معنی اصطلاح Let someone off the hook به فارسی
Let someone off the hook – To not hold someone responsible for something.
معنی Let someone off the hook به فارسی میشه چشمپوشی کردن، قسر در رفتن و بریم مثال بزنیم.
– The teacher let me off the hook for not doing my homework.
معلم به خاطر انجام ندادن تکلیف، از من چشم پوشی کرد.
– She let him off the hook and didn’t tell their parents about the prank.
از او چشم پوشی کرد و به والدینشان درباره شوخی چیزی نگفت.
– Don’t let him off the hook so easily; he needs to learn a lesson.
به این سادگی نذار قسر در بره، باید عبرتی بگیرد.
The teacher let him off the hook for not completing his homework because he had been sick.
معلم به خاطر اینکه او بیمار بود، او را از تکمیل نکردن تکالیفش معاف کرد.
I forgot to bring the files to the meeting, but my boss let me off the hook this time.
من یادم رفت فایلها را به جلسه بیاورم، اما رئیسام این بار مرا بخشید.
Even though she crashed his car, he decided to let her off the hook and not ask for damages.
با اینکه او ماشینش را تصادف کرده بود، او تصمیم گرفت او را ببخشد و خسارت نخواهد.
The police let the suspect off the hook after realizing they had the wrong person.
پلیس بعد از اینکه فهمیدند فرد اشتباهی را دستگیر کردهاند، مظنون را آزاد کردند.
He promised to help with the project, but I let him off the hook since he was busy with other work.
او قول داد که در پروژه کمک کند، اما من او را معاف کردم چون سرش شلوغ بود.
تمرین: معنی اصطلاح Let someone off the hook
ازت چشم پوشی میکنم و چیزی نمیگم
این رو کامنت کنید
ما در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید.
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!