دانلود ویدئو

معنی give | گذشته give

راسا فریز

معنی give | گذشته give

فهرست آموزش

بروزرسانی شده در 18ام بهمن , 1402

در این آموزش رایگان زبان انگلیسی می‌خواهیم معنی give | گذشته give در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقه‌مندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزش‌های”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.


معنی give

give (v): to offer something to someone, or to provide someone with something

معنی give به فارسی چیزی را به کسی تقدیم کردن یا چیزی را برای کسی فراهم کردن و فعل است.

گذشته give:

و سه حالت فعل give و گذشته فعل give :

حال give Ingدار give گذشته give P.P give
give giving gave given

معنی Give-away | جمله با Give-away

to give someone something that you no longer need; to reveal a secret to someone

معنی Give away به فارسی میشه به کسی چیزی بدهید که دیگر به آن نیاز ندارید. رازی را برای کسی فاش کردن.

   You can’t give away this book. That was Grandpa’s present for your fifth birthday.

    شما نمی توانید این کتاب را تقدیم کنید(هدیه بدی). این هدیه پدربزرگ برای تولد پنجم شما بود.

 I hate Wendy because she gave away my secret.

  من از وندی متنفرم چون راز مرا فاش کرد.

 What will happen if he gives away our plan?

  اگر او نقشه ما را فاش کند چه اتفاقی می افتد؟

 

معنی Give up | جمله با Give up

to stop doing something

معنی Give up  به فارسی برای دست کشیدن از انجام کاری یا همون جا زدن هست.

   He gave up smoking three years ago.

    او سه سال پیش سیگار را ترک کرد.

   Don’t give up. You’re almost there.

    تسلیم نشو شما تقریباً آنجا هستی (نزدیکش هستی).

 I promised my wife that I would give up staying out late.

  به همسرم قول دادم تا دیروقت بیرون نمانم (دیر بیرون ماندن رو بذارم کنار).

 

معنی Give-out | جمله با Give-out

to stop working; to make known to people; to give something to a group of people

معنی Give out  به فارسی متوقف کردن کار؛ برای شناخته شدن به مردم ؛ دادن چیزی به گروهی از مردم

 My batteries gave out.

  باتری های من تمام شد.

 They were giving out flyers to the passengers.

  به مسافران تراکت می دادند.

 The news was given out by the reporter.

  این خبر را خبرنگار اعلام کرد.

معنی Give over | جمله با Give over

to stop doing something because it’s annoying

معنی Give over  به فارسی متوقف کردن انجام کاری چون آزاردهنده است

 That’s annoying. Give over your screaming.

  آزاردهنده است. فریادهایت را متوقف کن.

 Give over, Mark. I don’t want to listen to it anymore.

  بس کن، مارک من دیگر نمی خواهم به آن گوش کنم.

 I guess the rain will soon give over.

  من حدس می زنم که باران به زودی متوقف میشه.

 

معنی Give in | جمله با Give in

to accept that you cannot win; to hand in

معنی Give in  به فارسی بپذیرید که نمی توانید برنده شوید؛ تحویل دادن.

 There’s no point in persuading him. He will never give in.

  هیچ فایده ای برای متقاعد کردن او وجود ندارد. او هرگز تسلیم نخواهد شد.

 The police will not give in to the criminals.

  پلیس تسلیم جنایتکاران نخواهد شد.

 Today is the deadline to give in your assignment.

  امروز آخرین مهلت ارائه تکلیف است.

 

معنی Give off | جمله با Give off

to produce something such as heat, light, or a smell

معنی Give off به فارسی میشه تولید چیزی مانند گرما، نور یا بو…

 Vehicles give off a large amount of smoke every day.

  وسایل نقلیه روزانه مقدار زیادی دود از خود خارج می کنند.

 This air-conditioner has been broken. It has given off lots of heat.

  این کولر خراب شده گرمای زیادی داده است.

 This plant gave off a terrible smell.

  این گیاه بوی بدی می داد.

 

معنی Give back | جمله با Give back

to return something to its owner

 Give back  به فارسی چیزی را به صاحبش برگرداند هست.

 Can you please give this comic back to John?

  میشه لطفا این کمیک را به جان برگردانید؟

 Please give it back after you use it.

  لطفا پس از استفاده آن را پس دهید.

 Give it back. It’s not yours.

  پس بده. مال تو نیست

 

معنی Give it up for | جمله با Give it up for</h4>

to ask someone to cheer and applaud

 Give it up for به فارسی از کسی بخواهید که تشویق کند و حمایت شور مانند کند.

ir=”ltr”> Everybody, give it up for James Smith.

همگی، جیمز اسمیت را تشویق کنید.

 Let’s give it up for this film star.

  بیایید این ستاره سینما را تشویق کنیم.

 We gave it up for Linda when she showed up on stage.

  وقتی لیندا روی صحنه حاضر شد، ما تشویق‌ش کردیم.</p>

 

معنی Give onto | جمله

با Give onto

dir=”ltr”>to have a view of or passage to something

Give onto به فارسی داشتن دید یا عبور از چیزی هست.

 The window gives onto the garden.

  پنجره یک دیدی (منظره) به باغ می دهد.

 The bedroom gives onto the balcony.

  اتاق خواب به بالکن دید (منظره) دارد.

 The doors give onto the football pitch.

  درها وارد زمین فوتبال می شوند.

 

معنی Give up on | جمله با Give up on

“ltr”>to stop hoping or believing that someone will change

Give up on  به فارسی دست از امید یا باور به اینکه کسی تغییر خواهد کرد هست.

 I gave up on her.

  من از او منصرف شدم (بیخیالش شدم).

 Although I know that he isn’t loyal, I just can’t give up on him.

  اگرچه می دانم که او وفادار نیست، نمی توانم او را رها کنم.

 Please don’t give up on me. I’ll do my best this time.

  لطفا از من دست نکشید این بار تمام تلاشم را خواهم کرد

<hr />

معنی give با فایل صوتی

“ltr” style=”text-align: center;”>

Use “give” in a sentence

جمله با give در انگلیسی و مثال:

It’s hard to give up gambling.

دست کشیدن از قمار سخت است.

Come on! Give me a chance.

بیا دیگه! به من فرصت بده

I advised him to give up smoking.

به او توصیه کردم که سیگار را ترک کند.

Give me a hand!

به من دست بده!

Please give me a glass of water.

لطفا یک لیوان آب به من بدهید.

Give me a hand!

یک کمکی به من بده (اصطلاح هست)

I will give you an example to illustrate what I mean.

برای روشن شدن منظورم مثالی برای شما می زنم.

I can’t give you an immediate answer.

من نمی توانم پاسخ فوری به شما بدهم.


امیدوارم معنی give را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک می‌کند، پس هر گونه سوال از راس

ا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در t=”_blank” rel=”noopener noreferrer”>صفحه‌های مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمت‌های بعدی هم تصاویر از آموزش‌های بیشتر سایت راسا زبان هست که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزش‌های ما را ببینید..

سه هزار کلمات پرکاربرد انگلیسی

سه هزار کلمات پرکابرد انگلیسی

[irp]

تمام افعال بی‌قاعده در انگلیسی

تمام افعال بی‌قاعده در انگلیسی


 

سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!

میانگین امتیاز تعداد آرا

تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!

فرم را پرکنید در گام کوچک شرکت کنید!

"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد

لطفا فارسی تایپ کنید
لطفا ایمیل اصلی‌تان را وارد کنید
صحیح وارد کنید مثل ۰۹۱۲۳۴۵۶۷۸۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا ایمیل خودتان را وارد کنید

اگر عضو نیستید موبایل خودتان وارد کنید

برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد

یادگیری زبان انگلیسی را همین الان شروع کنید، مینی دوره گام در چهار سطح!

۳۸ درس رایگان! همین الان فرصت رو از دست نده!

"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد

لطفا فارسی تایپ کنید
لطفا ایمیل اصلی‌تان را وارد کنید
صحیح وارد کنید مثل ۰۹۱۲۳۴۵۶۷۸۹