در این آموزش رایگان زبان انگلیسی می‌خواهیم معنی front | جمله با front در انگلیسی یاد بگیریم، پس سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقه‌مندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به آموزش‌های”کلمات پرکاربرد انگلیسی” علاقه دارند. به فایل صوتی زیر گوش بدید.

معنی front | جمله با front

front (n, adj): the part of a building, object, or person’s body that faces forward or is most often seen or used; in or at the front of something

معنی front به فارسی بخشی از ساختمان، شی یا بدن شخص که رو به جلو است یا بیشتر دیده می شود یا استفاده می شود. در یا جلوی چیزی و اسم و صفت است.

Use “front” in a sentence

جمله با front در انگلیسی  و مثال:

We shouldn’t argue in front of the children.

ما نباید جلوی بچه ها بحث کنیم.

I forgot to lock the front door.

فراموش کردم در ورودی را قفل کنم.

There is a bus stop in front of my house.

یک ایستگاه اتوبوس جلوی خانه من است.

Let’s meet in front of the main gate at 8:30.

بیایید ساعت 8:30 جلوی دروازه اصلی قرار بگیریم.

There is a small lake in front of my house.

یک دریاچه کوچک جلوی خانه من است.

Do you think we need a new lock for the front door?

به نظر شما برای درب ورودی به قفل جدید نیاز داریم؟

She is standing in front of the mirror.

او جلوی آینه ایستاده است.

There is a telephone pole in front of the school.

یک تیر تلفن جلوی مدرسه هست.

There is a pub in front of her house.

جلوی خانه او یک میخانه است.

Let’s meet in front of the theater.

بیا جلوی تئاتر همدیگر را ببینیم.

امیدوارم معنی front را یاد بگیرید و امیدوارم خیلی در این زمینه به شما کمک می‌کند، پس هر گونه سوال از راسا زبان دارید در قسمت کامنت یا نظرات از ما پرسید و ما در صفحه‌های مجازی راسا نیز دنبال کنید. در قسمت‌های بعدی هم تصاویر از آموزش‌های بیشتر سایت راسا زبان هست که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید و زبان انگلیسی خودتان را بهبود ببخشید.
حتما دیگر آموزش‌های ما را ببینید..

سه هزار کلمات پرکابرد انگلیسی

[irp]