در این آموزش رایگان زبان انگلیسی شما به هیجدهمین پادکست راسا زبان گوش میدید. با ما همراه باشید.
First Battle
A howl from the opposing army….. swords thudded against shields… thunder beat in unison. Hearts pounded. I gripped my sword… and braced the shield against my shoulder. Giddy tendrils raced through my gut and chest……. a wild grin broke upon my face. I began to bounce…. knees spring-like…..standing on toes. A racehorse in the gate.
نبرد نخست
زوزه ای از ارتش مقابل برخاست… شمشیرها به سپرها کوبیده می شدند… رعد آسمان با ضرباهنگ یکنواختی می غرید. قلب ها تند می تپید. شمشیرم را محکم در دست فشردم… و سپر را بر شانه ام تکیه دادم. هیجانی دیوانه وار در دل و جگرم زبانه کشید… لبخندی وحشی بر لبانم نقش بست. شروع کردم به جست و خیز… زانوهایم مانند فنر عمل می کردند… بر نوک انگشتان پا ایستاده بودم. همچون اسبی مسابقهای که در پشت دروازه آماده ایستاده باشد.
“howl” (زوزه)، “thudded” (کوبیده می شدند)، “giddy tendrils” (هیجانی دیوانه وار)، “brace” (تکیه دادم)، “spring-like” (مانند فنر) و “racehorse” (اسب مسابقهای).
قسمت دوم:
A wild shout went up to my left….. I turned to see a wiry warrior clad in sparkling scale and a green cape….. carrying a coffin shaped shield. He strode the front of our lines, turned to our enemies and threw insults against them, “Cowardly vermin of Trimaris, prepare to die”… he shook his sword and our army let out a cackling howl. Goose bumps spread across arms and belly….. I thudded the butt of my (rattan) sword on the inside of the shield…. our lines advanced.
فریادی وحشی از سمت چپم برخاست … به سمت چپ چرخیدم تا ببینم یک جنگجوی لاغراندام با پوشش پولکهای درخشان و یک شنل سبز… که سپر به شکل تابوت حمل میکرد، در جلوی خطوط ما قدم میزد. او به سمت دشمنان ما چرخید و به آنها توهین کرد، “کرمهای بزدل تریماریس، آماده مرگ شوید”… او شمشیر خود را تکان داد و ارتش ما زوزه کشید. تنم از سرما مور مور شد… ته شمشیر راتنم را به داخل سپر کوبیدم… خطوط ما پیشروی کردند.
عبارات کلیدی مانند “wild shout” (فریادی وحشی)، “wiry warrior” (جنگجوی لاغراندام)، “sparkling scale” (پوشش پولکهای درخشان)، “coffin-shaped shield” (سپر به شکل تابوت)، “insults” (توهین)، “rattan sword” (شمشیر راتن) و “advanced” (پیشروی کردند) انتخاب شود.
قسمت سوم:
The enemy continued drumming their shields, and likewise strode forward. Full of adrenaline, eyes wide with awe, muscles tense as steel……. I approached my first battle… almost forgetting that none of this was “real”. No one would die. No one would kill.
دشمن همچنان به سپرهای خود میکوبید و نیز به جلو میآمد. پر از آدرنالین، با چشمانی گشاد از شگفتی، عضلاتی سفت مانند فولاد… به اولین نبرد خود نزدیک میشدم… تقریباً فراموش کرده بودم که هیچ یک از اینها واقعی نبود. کسی نمیمرد. کسی نمیکشت.
“drumming their shields” (به سپرهای خود میکوبید)، “adrenaline” (آدرنالین)، “awe” (شگفتی)، “muscles tense as steel” (عضلاتی سفت مانند فولاد) و “real” (واقعی) انتخاب شود.
قسمت چهارم:
This was my introduction to the SCA, or the “Society for Creative Anachronism”. The SCA is a collection of oddballs who dress in medieval clothing, strap on armor, and beat each other with wooden swords. They also dance, sing, and create works of art. The group is a collection of outlandish creatives, hyper-intelligent geeks, talented artists, hammish performers, history buffs, academics, poets, social misfits, and folks who simply refuse to succumb to the drudgery of being “normal”. I was a member for nearly ten years…. and loved every minute.
این مقدمه من با SCA یا “انجمن بازسازی عصر میانه” بود.
SCA جمعی از افراد عجیب و غریب است که لباسهای قرون وسطایی میپوشند، زره به تن میکنند و یکدیگر را با شمشیرهای چوبی میزنند. آنها همچنین میرقصند، میخوانند و آثار هنری خلق میکنند.
این گروه شامل افراد خلاق و عجیب، مغزهای تیز، هنرمندان با استعداد، بازیگران اغراقگر، علاقهمندان به تاریخ، دانشگاهیان، شاعران، افراد غیر اجتماعی و افرادی است که به سادگی از تسلیم شدن به زندگی روزمره و عادی خودداری میکنند. من تقریباً ده سال عضو این گروه بودم… و هر لحظه آن را دوست داشتم.
“SCA” (انجمن بازسازی عصر میانه)، “oddballs” (افراد عجیب و غریب)، “medieval clothing” (لباسهای قرون وسطایی)، “hammish performers” (بازیگران اغراقگر)، “history buffs” (علاقهمندان به تاریخ)، “social misfits” (افراد غیر اجتماعی) و “drudgery” (زندگی روزمره و عادی)
قسمت پنجم:
The heart of the SCA is the weekend “event”….. an affair that revolves around a number of semi-historic activities, usually held at a state park. Typically, a battle or tournament is the centerpiece of the “event”. My first battle was small by today’s standards….. each army had only 100 people. The group now hosts battles which involve thousands of participants… the largest is held annually in Pennsylvania, in August, and is known as the “Pennsics War”. As the Pennsics example implies, SCA groups and events are spread throughout the United States. In fact, the group is growing internationally, especially in Europe. There are also groups in Japan and Korea.
قلب SCA، “رویداد” آخر هفته است… یک رویداد که حول محور تعدادی فعالیت نیمه تاریخی میچرخد، معمولاً در یک پارک ایالتی برگزار میشود.
معمولاً نبرد یا تورنومنت، مرکز اصلی “رویداد” است. اولین نبرد من با استانداردهای امروزی کوچک بود… هر ارتش فقط 100 نفر داشت.
این گروه اکنون نبردهایی را برگزار میکند که هزاران نفر در آن شرکت میکنند… بزرگترین نبرد سالانه در ماه آگوست در پنسیلوانیا برگزار میشود و به عنوان “جنگ پنسیس” شناخته میشود.
همانطور که مثال پنسیس نشان میدهد، گروهها و رویدادهای SCA در سراسر ایالات متحده پخش شدهاند. در واقع، این گروه در سطح بینالمللی نیز در حال رشد است، به ویژه در اروپا. همچنین گروههایی در ژاپن و کره وجود دارد.
“event” (رویداد)، “semi-historic activities” (فعالیتهای نیمه تاریخی)، “battle or tournament” (نبرد یا تورنومنت)، “Pennsics War” (جنگ پنسیس) و “internationally” (در سطح بینالمللی)
قسمت ششم:
The SCA divides the US, and the world, into a patchwork of regional organizations, called “kingdoms”. Georgia, for example, is part of the “Kingdom of Meridies”, which also includes Alabama, Tennessee, and Mississippi. North and South Carolina are the “Kingdom of Atlantia”. California is in the “West Kingdom”. Each Kingdom is further divided into local groups, called Baronies or Shires.
SCA ایالات متحده و جهان را به مجموعهای از سازمانهای منطقهای به نام “ملکنشین” تقسیم میکند.
برای مثال، جورجیا بخشی از “ملکنشین مریدیس” است که همچنین شامل آلاباما، تنسی و میسیسیپی میشود. کارولینای شمالی و جنوبی در “ملکنشین آتلانتیا” قرار دارند. کالیفرنیا در “ملکنشین غرب” است.
هر ملکنشین به گروههای محلی تقسیم میشود که به نام “بارونی” یا “شایر” شناخته میشوند.
“kingdoms” (ملکنشین)، “Georgia” (جورجیا)، “Meridies” (مریدیس)، “Atlantia” (آتلانتیا)، “West Kingdom” (ملکنشین غرب)، “Baronies or Shires” (بارونی یا شایر)
قسمت هفتم:
The function of local groups is to host events, welcome newcomers, and teach medieval skills. Skills include arts such as calligraphy, jewelry making, woodworking, and costuming; craft arts such as armoring & blacksmithing; performing arts such as medieval dancing and singing; and martial arts such as hand-tohand fighting and archery. Most groups host a weekly business meeting and various “guild meetings” to practice these arts.
وظیفه گروههای محلی برگزاری رویدادها، استقبال از تازه واردان و آموزش مهارتهای قرون وسطایی است.
مهارتها شامل هنرهایی مانند خوشنویسی، ساخت جواهرات، نجاری و لباسسازی؛ هنرهای دستی مانند زرهسازی و آهنگری؛ هنرهای نمایشی مانند رقص و آواز قرون وسطایی؛ و هنرهای رزمی مانند مبارزه تن به تن و تیراندازی با کمان است.
اکثر گروهها یک جلسه هفتگی کسب و کار و جلسات مختلف “انجمن” برای تمرین این هنرها برگزار میکنند.
“local groups” (گروههای محلی)، “skills” (مهارتها)، “calligraphy” (خوشنویسی)، “jewelry making” (ساخت جواهرات)، “woodworking” (نجاری)، “costuming” (لباسسازی)، “armoring & blacksmithing” (زرهسازی و آهنگری)، “martial arts” (هنرهای رزمی)، “hand-to-hand fighting” (مبارزه تن به تن)، “archery” (تیراندازی با کمان)، “business meeting” (جلسه کسب و کار) و “guild meetings” (جلسات انجمن) ا
قسمت هشتم:
Since I joined, the organization has expanded tremendously and is now a full-fledged counter society: with its own government (a monarchy- with rulers chosen by combat), its own economy (some members make a full-time living selling their arts), and its own social system (a system of titles, clans, knights, and nobles). Every member of the SCA develops an alternate persona: a medieval character they become during events.
از زمانی که به این سازمان پیوستم، آن بسیار گسترش یافته و اکنون یک جامعه کاملاً مستقل است: با دولت خود (یک پادشاهی با حاکمانی که از طریق مبارزه انتخاب میشوند)، اقتصاد خود (برخی از اعضا با فروش هنرهای خود زندگی میکنند) و سیستم اجتماعی خود (سیستمی از عناوین، خاندانها، شوالیهها و اشراف). هر عضو SCA یک شخصیت جایگزین برای خود ایجاد میکند: یک شخصیت قرون وسطایی که در رویدادها به آن تبدیل میشود.
“counter society” (جامعه کاملاً مستقل)، “monarchy” (پادشاهی)، “alternate persona” (شخصیت جایگزین) و “medieval character” (شخصیت قرون وسطایی)
قسمت نهم:
The combined effects are stunning. At times, I felt I’d been transported back in time. My first SCA battle produced all the nerves, all the excitement, all the intensity of entering a “real” battle: pounding heart and manic energy and fear of being “killed”.
اثرات ترکیبی آن شگفتانگیز است. گاهی احساس میکردم به گذشته پرتاب شدهام. اولین نبرد SCA من تمام اعصاب، تمام هیجان، تمام شدت ورود به یک نبرد “واقعی” را تولید کرد: قلبی تپنده و انرژی دیوانهوار و ترس از “کشته شدن”.
“combined effects” (اثرات ترکیبی)، “transported back in time” (به گذشته پرتاب شدهام)، “nerves” (اعصاب)، “excitement” (هیجان)، “intensity” (شدت)، “pounding heart” (قلبی تپنده)، “manic energy” (انرژی دیوانهوار) و “fear of being “killed”” (ترس از “کشته شدن”)
قسمت دهم:
For some, the SCA is an exercise in living history. Many members are meticulous researchers- accomplished experts in a chosen discipline of history. Others join the group for its unique social characteristics– its embracement of eccentricity…. its community and camaraderie. But for me, the SCA was an act of jubuliant defiance: an enthusiastic refusal to surrender to tedium.
برای برخی، SCA تمرین زندگی در تاریخ است. بسیاری از اعضا محققان دقیق و متخصصان ماهر در یک رشته انتخابی از تاریخ هستند.
دیگران به این گروه به دلیل ویژگیهای اجتماعی منحصر به فرد آن میپیوندند: پذیرش عجیب و غریب بودن… جامعه و همصحبتی آن.
اما برای من، SCA یک عمل طغیان شادمان بود: یک امتناع پرشور از تسلیم شدن به خستگی.
“living history” (زندگی در تاریخ)، “meticulous researchers” (محققان دقیق)، “eccentricity” (عجیب و غریب بودن)، “community and camaraderie” (جامعه و همصحبتی)، “jubilant defiance” (طغیان شادمان) و “surrender to tedium” (تسلیم شدن به خستگی)
قسمت یازدهم:
I did not, and do not, want to abandon the creative flow of childhood. I am convinced that play…. fantasy and creativity for its own sake… is a deep and profound human need; one we, as adults, must nurture and maintain. Play is not an escape…. it is a celebration. Play is the essence of creativity.
من هرگز نخواستهام و نمیخواهم جریان خلاقیت کودکی را رها کنم. من متقاعد شدهام که بازی… خیال و خلاقیت به خاطر خودشان… یک نیاز عمیق و بنیادی انسانی است؛ نیازی که ما بزرگسالان باید آن را پرورش و حفظ کنیم.
بازی فرار نیست… بلکه یک جشن است. بازی جوهر خلاقیت است.
“creative flow” (جریان خلاقیت)، “fantasy and creativity” (خیال و خلاقیت)، “deep and profound human need” (نیاز عمیق و بنیادی انسانی)، “nurture and maintain” (پرورش و حفظ)، “escape” (فرار) و “celebration” (جشن)
We, as adults– for the sake of our happiness and our souls, should re-discover it.
ما، به عنوان بزرگسالان، برای سعادت و روح خود، باید آن را دوباره کشف کنیم.
اگر علائم فونتیکی رو خوب نمیدانید تمام آنها در پکیج فونتیک میتوانید یاد بگیرید!
ما در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید.
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
1 thoughts on “پادکست شماره ۱۸ First Battle”
مثل همیشه عالی. لطفا هفتگی پادکست ها رو منتشر کنید. خیلی عالی هستند